🌹 🌹 (19) ⤴️ امام سجاد و صوفیه ➖➖➖ ابن شهرآشوب مازندرانی این مواجهه امام سجاد(ع) را با صوفیان عصرش نقل کرده است : 🔅منقول است كه عابدان بصره ، مانند ايّوب سجستانى ، صالح مِزّى ، عُتبَه علاّم ، حبيب قادسى ، مالك بن دينار ، ابوصالح اعمى ، جعفر بن سليمان ، ثابت بَنانى ، رابعه و سُعدانه ، از خداوند به دعا خواستار باران شدند ؛ امّا نوميد بازگشتند . ناگاه جوانى ـ كه اندوه هايش او را غمگين ساخته و غم هايش او را بى قرار كرده بود ـ پيش آمد و چند دور بر گِرد كعبه طواف كرد . سپس به سوى ما آمد و نام يكايك ما را گفت . گفتيم : اى جوان ، لبّيك! گفت : «آيا در ميان شما كسى نيست كه خداى رحمان ، دوستش داشته باشد ؟». گفتيم : اى جوان ! از ما دعاست و از او اجابت! گفت : «از كعبه دور شويد كه اگر در ميان شما كسى شايسته اجابت خداى مهربان بود ، تاكنون اجابتش كرده بود» . سپس به كعبه نزديك شد و به سجده افتاد . پس از آن ، شنيدم كه در سجده اش مى گويد : «سرورم ! تو را به محبّتى كه نسبت به من دارى ، سوگند مى دهم كه بر آنان باران ببارى» . هنوز سخنش تمام نشده بود كه باران ، چون دهانه گشوده مشك ها بر ايشان فرو ريخت . سپس در حالى كه اين اشعار را مى خواند ، از پيش ما رفت : «هركه پروردگار را بشناسد و شناخت پروردگارش/ [از ديگران] بى نيازش نكند ، او شوربخت است . مؤمن حقيقى ، به سبب آنچه در راه طاعت خدا به سرش مى آيد/ و رنجى كه مى كشد ، دست از آن نمى كشد . بنده را با عزّتِ توانگران چه كار ،/ در حالى كه همه عزّت ، از آنِ پرهيزگاران است ؟» . درباره نام آن جوان پرسيدند . گفتند : اين ، زين العابدين است . 📕 مناقب آل ابی طالب،ج4،ص140. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water