بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز، تارِ تار آتشفشان چشم اُحد هم گدازه ریخت از بس از آسمان و زمین خون تازه ریخت حمزه در آن میانه که گرم قتال شد کم کم برای حمله‌ی‌ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند تا نیزه‌ای به سینه‌ی آن نازنین زدند *حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشید چشم‌های رئوفش به خون نشست* لبریز زخم بود و جراحت دل نبی ص از دست رفته بود همه حاصل نبی ص میدان خروش ناله‌ی‌ واویلتا گرفت عالم برای غربت حمزه عزا گرفت جانم فدای پیکر پاک و مطهرش جانم فدای زخم فراوان پیکرش... 📲کانال 🌹همینجاست👇 🆔@agha_seyyyed