یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد.
مےگفت"میخام روز عاشورای امام حسین ع عاشورایے بشم"
روز عاشورا،داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد،که صدای انفجار بلند شد!
وقتی گرد و غبار خوابید،
دیدم سرش از بدنش جدا شده؛
سر جدا،پیکر جدا...🥀
#شهید_محمد_تکلو🌱🌸
#هر_روز_با_یک_شهید✨
☑️
@AhmadMashlab1995