#خانواده_متعالی 6 #درس پنجاه وپنجم 💑💑💑💑💑💑💑💑 😔😔😔😔😔😔 خانه ی خوب همیشه بخواهیم مثال بزنیم ذهن هامون می رود خانه ی حضرت علی علیه السلام وحضرت زهرا سلام علیها ❤️🌺🏡 شاید همچنین ایامی بود نمی دانم آمدنددونفر که حضرت از آن ها خیلی ناراحت بود .شما بچه های فاطمه ی زهرا می دانید چرا. 🚶‍♂🚶‍♂ گفتند:" می خواهیم فاطمه راعیادت کنیم." خانم فرمودند:به خدا راضی نیستم این ها قدم به خانه ی من بگذارند. ❌ نامردها می دانستند چه کارکنند گفتند: می رویم پیش علی. می گوییم مارا شفاعت کند‌ حالا فاطمه از ما ناراحت است،علی آقا ست . نه اینکه فاطمه زهرا خانم نباشد .نه غضب خانم به خاطر علی علیه السلام بالاست. حضرت علی علیه السلام سرشان را پایین انداختند آمدند گفتند این دونفر می خواهند بیایند تورا عیادت کنند. 😔😔😔😔 خانم فاطمه زهرا : 🌺 به خداقسم راضی نیستم پا به خانه ی تو بگذارند. یعنی نمی خواهم پابه خانه ی تو بگذارند.بحث" من" مطرح نیست. 😔😔😔😔😔😔😔 هرکه دست خالی رود باید خودش مذمت کند. آقا فرمودند:فاطمه جان مرا شفیع قرار دادند، خوش ندارم کسی مرا شفیع قرار می دهد دست رد به سینه اش بزنم. 💚💚💚💚 بالافاصله حضرت زهرا گفتند خانه خانه ی توست من کنیز توام چرا ازمن می پرسی. اصلا چراازمن می پرسی؟ 💓💓💓💓💓 دراون حد ادعا یی ندارند. 🙏🙏🙏🙏🙏 آقا راه دادند آن دو ملعون آمدند به دیدن خانم فاطمه زهرا .😔😔😔😔 فاطمه ی زهرا دربستر بیماری ، آن طرف نشستند ، رو برگرداندند.حصرت بی اعتنایی کردند. تا خبر بپیچد که به خدا فاطمه از آن ها راضی نبود. اما چه فایده داشت ؟ فایده نداشت آن هاپررو بودند. جسور بودندوقتی امیرالمؤمنین قبر را مخفیانه به خاک سپرد.بیل وکلنگ آوردند گفتند .قبرستان بقیع را خراب می کنیم وپیدا می کنیم قبر فاطمه کجاست دوباره تشییع می کنیم. .اینجا بودحضرت علی بن ابیطالب علیه السلام،غضب کرد. عمامه ی زردی به سر بست‌به خداقسم اگر نیش کلنگی به زمین بکوبید زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد. ❌❌❌❌❌ من این روضه را کم‌می خوانم اون بچه کوچک ها .می گویند :چرا علی بن ابیطالب که آمدند بین درودیوار را به آتش بکشند شمشیر نکشید؟ من چطور توضیح دهم مصلحت های پیچیده را علی لعنه الله علی القوم الظالمین 😔😔😔😔😔😔😔.