مهران که از غلامان بنی‎کاهل است گفته: من در کربلا در کنار امام حسین علیه السلام خود شاهد بودم که مردی وارد میدان شد و درگیری بسیار سختی داشت. او چون صاعقه‎ای شرربار به هر طرف می‎تاخت، به گونه‎ای که هیچ کس را تاب برابری با او نبود؛ چرا که او به هر گروه که حمله‎ور می‎شد، آن بخش از سپاه را پاره می‎کرد. سپس به خدمت امام بازگشت و عرض کرد: تو را بشارت، ای پسر احمد که به هدایت رشد یافته‎ای، به باغ فردوس پر می‎کشی و در آن بالا می‎روی. پس از آن پرسیدم: این کیست؟ گفتند: ابوعمره نهشلی است. پس «عامر بن نهشل» با او درگیر شد و او را کشت و سرش را از بدن جدا ساخت