مهاجرت به تهران و استقرار فعالیتهای علی اصغر در تهران و نیز رفت و آمد او با انقلابیون باعث میشود که در حزب جمهوری اسلامی به عضویت درآید اما با این حال تا زمان شهادتش ما از این موضوع اطلاع نداشتیم. زمانی که علی اصغر به شهادت رسید و از طرف حزب جمهوری اسلامی پلاکاردهایی نصب شد و افرادی از معاونت مرکزی حزب در مراسم ختم او شرکت داشتند این موضوع را فهمیدیم.
در سال 58 به عضویت رسمی سپاه درآمد و با اینکه هنوز جنگ شروع نشده بود در پادگان ولیعصر(عج) مشغول آموزش نیروهای سپاه بود و به همین خاطر خیلی کم به منزل میآمد و شاید هفتهها میشد که ما از حضور او در خانه بیبهره بودیم و تنها برای دیدار مادرم و خارج ساختن او از دلتنگی یکی دو ساعتی را به خانه میرسید و در تمام این مدت و این دوران پدرم به مادرم بسیار دلداری میداد که الان کشور به حضور این جوانها نیاز دارد و وظیفه ما در این دوران این است که در صحنه حاضر باشیم.
بسیار انسان رازدار و توداری بود و گاهی اوقات از برخی از افراد میشنیدیم که علی اصغر مسئولیت سپاه منطقه یک را به عهده دارد و در درگیریهای شمال تهران در مواجه با منافقین و هواداران آنها هم شرکت میکند.