برگرد ای توسّل شب زنده دارها پایان بده به گریه یِ چشم انتظارها از یک خروش ناله یِ عُشّاقِ کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزارها یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطفِ سوارها از دردِ بی حساب فقط داد میزنم آیا نمیرسند به تو این هَوارها ما را به جَبر هم که شده سَر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدنِ تو "مهزیار" شد یعنی گذشتن از همگان "محضِ یار" ها دیگر برای تو صدقه رَد نمیکنم بیهوده نیست اینکه گِره خورده کارها یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیرِ تو به من افتاد بارها شب ها بدون آمدنت صبح می شوند برگرد ای توسّل شب زنده دارها این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا أیها العزیزِ تمامِ ندارها /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 @AliakbarLatifian