🔹روزی در محضر مرحوم علّامه بودیم که یکی از دوستان حاضر در آن جلسه این بیت عارف شیراز را زمزمه کرد: کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟ یک‌باره مرحوم علّامه، دست در مقابل صورت گرفت و سخت گریست و در حالی که شانه‌هایش به شدت تکان می‌خورد، با خود زمزمه فرمود: «کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟» گویا آن کس که در بیابان از کاروان بازمانده و راه نمی‌داند، خود او است. آن گریه قلب حضار را چنان به آتش کشید که هرگز شعله آن در جانشان به سردی نمی‌گراید. رَحِمَهُ اللّهُ وَاَنْزَلَه فِی جِوارِ قُرْبِهِ. ✍️ شهود و شناخت، آیت اللّه ، ج۱، ص۱۰۶ کانال رسمی حضرت آیت الله ممدوحی(رحمة الله علیه) در ایتا @mamduhi_ir