📖برگی از تاریخ
💢 جریان دفن امام حسن مجتبی(ع)
🔺فیوما علی بغل....و یوما علی جمل ( ای عائشه! یک روز برای مبارزه با خاندان رسول بر استر سوار می شوی و روز دیگر بر شتر)
💢یعقوبی می نویسد: امام حسن (ع) به آخرین لحظات حیات پر از رنج خویش رسیده بود و می خواست به برادر گرامی اش حضرت حسین (ع)،وصیت بنماید.وی در میان سخنانش به برادر گفت:
👈🏻 اگر مرگ من در رسید،مرا در کنار جد بزرگوارم،رسول اکرم(ص)،دفن کن؛زیرا هیچ کس سزاوارتر از من نیست که در جوار او به خاک سپرده شود،مگر اینکه مانع شوند و نگذارند این آخرین آرزوی من به انجام رسد.
⭕️ البته در آن هنگام تا سرحد ممکن کوشش کن که ذره ای خون بر زمین ریخته نشود!!!
☑️ آنگاه که امام حسن(ع) از جهان فانی روی پوشیده و به ابدیت پیوست،مقدمات دفن انجام رسید.
🔺جسد مبارکش بوسیله خویشاوندان از زمین برداشته و به سوی قبر رسول اکرم(ص) حرکت داده شد.به گفته (مقاتل الطالبین)،عائشه سوار بر استری شده،به همراهی بنی امیه به پیش روی جسد و تشییع کنندگان آمده و از حرکتش به سوی قبر پیامبر، ممانعت کرد و این شعر را به خاطر کار ناشایسته ی او سرودند: یک روز بر استر سوار می شوی/ و روز دیگر بر شتر
عائشه سوار بر استر در مقابل تشییع کنندگان می گفت: این خانه، خانه من است و به هیچ کس اجازه دفن در آن را نمی دهم.
🔺سپس جسد مبارک حضرت را به قبرستان بقیع بردند و در کنار جده اش فاطمه بنت اسد،مادر حضرت امیر به خاک سپردند.
📕نقش عایشه در اسلام ج۳ ص ۱۹۰_۱۹۱
☑️مطالب در مورد علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695