🖋"دانش یا بینش؟" صدای خرش خرش چیپس خوردن بغل دستی ام در سکوت معنادار شمس و مولانا ترکیب ناجوری بود😏ولی شروع مکالمه ی  شمس توجهم  رو جلب کرد. 👤شمس: مولانا دانش یا بینش؟ 👤مولانا: با الفاظ بازی نکن شمس چه فرقی دارد؟ مولانا در ابتدا مقاومت کرد اما در نهایت انقلابی رخ داد که او را به عارف و شاعری بی بدیل تبدیل نمود. تا قبل از مواجهه شمس با مولانا، مولانا استادی پویا و فعال بود که طلاب از مناطق دور و نزدیک برای بهرمند شدن از وی به قونیه می آمدند‌. به ناگه مکاشفه ای میان این دو رخ داد و منیت ها را شکست.. 💔 مولانا به عزلت رفت تا پاسخ سوال خود را بیابد که من کیستم؟ شمس به او یادآور شد این که بگوید "هیچ کس" پاسخ درستی نیست! پس باید بیابد براستی او کیست؟ بنده ی عادت یا ؟؟ و این خودشناسی ،از مولوی فردی عارف و عاشقی ساخت که معلم انسان های روزگار بعد از خود شده و ملت ها را به هم پیوند داد. 🪔 براستی دانش بدون بینش چه ارزشی دارد؟ گوهر وجود هر فردی با بینش است که رخ می نماید و در حقیقت هر یک از ما نیازمند یاری چون شمس هستیم تا به یادمان بیاورد که هستیم و چه باید بشویم..‌. در هر مقامی که باشیم خودشناسی می تواند عشق نهفته در دل را روشن کرده وآدمی را مست عشق کند و وقتی عشق در آدمی به جوشش درآید تمام منیت ها شکسته میشود و آدمی را به مقام خضوع رسانده و وصل اتفاق می افتد. دین عشق است و عشق بدون انکسار، خضوع و خشوع به جوشش در نمی آید.❤️‍🔥 و البته در پس هر عشقی امتحانیست تا جوهر آدمیت را به نمایش بگذارد. راه سختی است ولی برای خودشناسی و رسیدن به جایگاه حقیقی خویش، عبور از این مسیر گریزناپذیر است. 🌾🎬 چیپس بغل دستی ام تمام‌شده چراغ های سینما روشن‌میشود و من به این فکر میکنم حال اگر دانش به بینش تبدیل نشود چه خواهد شد؟ آیا جز این است که وبالی است بر گردن آدمی؟ 🖋فردمحمدی