💠شرح
#خطبه_متقین(جلسه چهاردهم)
🔻توقع از متقین
🔹در رابطه با متقین داریم؛ أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ؛این جمله به چه معناست؟
بدین معناست که چیزی که از این افراد توقع می رود خیر است و از این ها جز خوبی توقعی نیست .
🖋این مساله دو بعد میتواند داشته باشد؛
1⃣ هنگامی که فردی در حق این افراد بدی میکند، از این ها توقع ندارد در ازای بدی،بدی بکنند و بدی را با بدی جواب بدهند.
🔸حضرت امام سجاد (علیه السلام) چند مرتبه خادمشان را صدا زدند.یک مرتبه، دو مرتبه، سه مرتبه هرچه صدا زدند جواب نداد.حضرت آمدند و دیدند یک گوشه ای دراز کشیده است.
حضرت فرمودند:«اقا جان مگر نمی شنوی؟»گفت:«چرا»
حضرت فرمودند:«من اینقدر صدا زدم پس چرا جوابم را نمی دهی؟»
غلام گفت:«اخر شما را میشناسم، شما کسی نیستید که اگر جوابتان را ندهیم با ما پرخاش کنید و با ما بد رفتار کنید.»
حضرت خیلی خوشحال شدند وسجده ی شکر بجا اوردند،که خدایا از تو ممنونم که علی بن الحسین را اینطور قرار دادی که بندگان تو از او توقع خیر دارند.توقع ندارند که اگر بدی کردند بدی ببینند.
🔹در رابطه با امام حسن مجتبی (علیه السلام) عمیر بن اسحاق میگوید؛ من در این عالم کسی را ندیدم که اینقدر عاشق صحبت کردن او باشم.دوست داشتم هیچکس حرفی نزد،فقط امام مجتبی(علیه السلام)برایم حرف بزنند، درباره ی خوبی های امام حسن مجتبی(علیه السلام)می گوید که هیچ وقت حرف زشتی از حضرت نشنیدم، تند ترین حرفی که در عمرم از حضرت شنیدم این بود که، بین امام مجتبی(علیه السلام) و عمرو بن عثمان در رابطه با یک زمینی بحث شد امام میفرمودند مال من است و او هم میگفت مال من است.
امام حسین(علیه السلام) امدند گفت و گو کردند اما نتوانستند بحث را حل کنند.
خلاصه به قول امروزی ها از راه قانونی هم اقدام کرده بودند اما نشد.او میگوید امام حسن(علیه السلام) تند ترین حرفی که زدند این بود که او هیچ کاری نمی تواند با ما بکند مگر اینکه بینی خودش را به خاک بمالد.
🔸ببینید از ما چنین توقعاتی می رود؟اگر کسی پشت در خانه ی ما ماشین گذاشت(که البته کار اشتباهی هم هست) ما چه برخوردی میکنیم؟ پنجر کردن حق الناس است.ما به چه حقی ماشین مردم را پنجر می کنیم؟البته باید تذکر بدهیم.
به هر حال از ما باید توقع خیر برود.
2⃣ وقت دیگری که توقع خیر می رود این است که یک تعدادی کار خیر میکنند،انموقع از ما هم توقع کار خیر می رود.
مثل رزمایش همدلی که به محرومین و مستضعفین رسیدگی می کنند، ما مشارکت بکنیم تا از ما خیر توقع برود.
🔸ابن عباس میگوید ما با امام حسن مجتبی(علیه السلام) در مسجد الحرام بودیم.حضرت معتکف بودند در مسجد الحرام و مشغول طواف در مسجد کعبه بودند.فردی آمد و به حضرت گفت:« آقا من یک بدهی به فلان فرد دارم و قادر هم نیستم ادا بکنم و امروز را که صبح کردم هیچ نداشتم،اگر میشود شما برای من فقط مهلت بگیرید که مرا به حبس نیندازد.» ابن عباس میگوید من دیدم امام حسن(علیه السلام)طواف را قطع کردند همراه این آقا راه افتادند بروند.حال، طواف به کنار حضرت معتکف بودند.ابن عباس میگوید به آقا گفتم:«یادتان رفته است شما معتکفید؟»حضرت فرمودند:«نه ولی از پدرم شنیدم که ایشان از پیامبر(صل الله علیه و اله)شنیدند که میفرمودند؛
"هرکسی یک حاجت از یک مومن برآورده کند مثل کسی است که نه هزار سال عبادت کرده که روزهایش را روزه بوده و شب هایش هم تاصبح به عبادت بلند شده و مشغول عبادت بوده است"
این اثر برآورده کردن یک حاجت است.در این گرفتاری ها، مردم چقدر از ما امید و توقع خیر دارند به همان میزان مشخص میشود ما اهل تقوا هستیم.
صوت گفتگو
#شرح_نهج_البلاغه
✅
@Aminikhaah