🔵 🔴 (کربلا دروازه ای برای برون رفت از افسردگی) 🔷 جلسه چهارم و پنجم 🔶 بخش دوم (روایات مربوط به شاد کردن دل مومن) 📚در روایتی دیگر شخصی از شیعیان امام صادق در اهواز نقل می کند: [در اهواز مردى از نويسندگان يحيى بن خالد فرماندار شد من يك بدهى مالياتى داشتم كه با پرداخت آن تمام ثروت و مالم از بين مي رفت به من گفتند آن مرد شيعه است. مي ترسيدم او را ببينم مبادا آنچه گفته اند صحيح نباشد در نتيجه زندگى من متلاشى شود. پناه به خدا بردم و خدمت حضرت صادق رسيده از آن جناب تقاضاى كمك كردم. نامه ى كوچكى نوشت: 🏳بسم اللَّه الرحمن الرحيم ان للَّه في ظلّ عرشه ظلا لا يسكنه الا من نفس عن اخيه كربة و اعانه بنفسه او صنع اليه معروفا و لو بشق تمرة و هذا اخوك و السلام نامه را امضاء نموده به من سپرد دستور داد به او برسانم وقتى وارد شهر خود شدم درب منزل او رفتم و اجازه خواستم گفتم بگوئيد پيكى از طرف حضرت صادق آمده ناگاه ديدم با پاى برهنه آمد همين كه مرا ديد سلام كرد و پيشانى مرا بوسيد گفت آقا شما پيك مولايم امام صادق هستيد؟ گفتم آرى. گفت: باعث نجات من از آتش جهنم مى شوى اگر راست بگوئى. دست مرا گرفت و داخل منزل نمود مرا در جاى خود نشاند روبروى من نشست. گفت: آقاى من حال مولايم چطور است؟ گفتم: بسيار خوب گفت: راست ميگوئى تو را به خدا؟ گفتم به خدا قسم خوب بود. بعد نامه را به او دادم خواند بوسيد و بر روى چشم هاى خود گذاشت. آنگاه گفت: برادر هر چه مايلى بگو. گفتم: در دفتر ماليات، من فلان مبلغ بدهكارم اگر پرداخت كنم از بين ميروم. دفتر را خواست و تمام ماليات مرا خط زد و نامه اى داد مبنى بر اينكه بدهى مالياتى ندارم بعد مخزن اموال خود را خواست و تمام ثروت خويش را با من نصف نمود. از چهار پايان يك مركب را خود برميداشت و يكى را به من ميداد آنگاه غلامان را خواست يك غلام را بمن داد و ديگرى را براى خود نگه داشت. لباس هاى خود را خواست يك جامه به من مي داد ديگرى را نگه ميداشت تمام ثروت خود را نصف كرد در این بين ميگفت آيا تو را شاد كردم. گفتم به خدا قسم شاد شدم. موقع حج كه رسيد با خود گفتم پاداش اين عمل چيزى نيست جز اينكه به مكه روم و در آنجا برايش دعا كنم و خدمت مولايم حضرت صادق برسم و سپاسگزارى از او بنمايم و تقاضا كنم برايش دعا كند به مكه رفتم و خدمت حضرت صادق رسيدم. همين كه چشمم به آقا افتاد آثار شادى در چهره اش آشكارا ديده مى شد. فرمود: با آن مرد چه كردى؟ من جريان را برايش شرح مي دادم پيوسته شاد و خوشحال مى شد عرض كردم آقا از كارى كه نسبت به من كرد شما شاد شديد؟ فرمود بلى به خدا قسم مرا شاد كرد به خدا سوگند آباء گرامم را شاد نمود به خدا سوگند پيامبر اكرم را شاد كرد و اللَّه خدا را در عرش شاد نمود.] (بحارالانوار،ج47، ص 208) 🔶شاد کردن دل مومن تنها با جک گفتن نیست، بلکه برطرف کردن مشکل آن شخص مومن است که حقیقتا شادی را وارد دل او کرده و طبق روایت فوق به دنبال آن باعث شادی اهل بیت ع و رسول الله ص و خوشنودی خدا می گردد. 🚩در حقیقت، دنیا محل بازگشت اعمال انسان هاست، و هرکس نتیجه اعمالش را در این دنیا خواهد دید؛ از رسول خدا ص روایت است که : روزی به ناگهان گرگی ، کودکِ زنی را به دندان گرفت و برد، زن تکه نانی به دست داشت و متحیر شاهد این صحنه بود که سائلی آمد و تکه نان او را درخواست کرد، زن تکه نان را به او داد و در همان موقع گرگ نیز بچه او را زمین گذاشت و رفت، در همین هنگام زن صدایی شنید که می گفت: فَسَمِعَتْ قَائِلًا يَقُولُ وَ هِيَ لَا تَرَاهُ خُذِي اللُّقْمَةَ بِلُقْمَةٍ ، لقمه ای دادی و لقمه ای گرفتی! (مستدرک الوسائل، ج7،ص 153) 👈در این بین خوشحال کردن دل یتیمان جایگاه ویژه ای نزد خدای متعال داشته و کسانی را که یتیمی خوشحال کنند در بهترین منزل ها در بهشت جای خواهد داد؛ رسول خدا ص در روایتی دیگر می فرمایند: در بهشت خانه اى هست كه آن را خانه خوشحالى نامند و جز كسانى كه يتيمان مؤمنان را خوشحال كرده باشند، وارد آن نميشوند.(نهج الفصاحه، ص 329) ✅ @Aminikhaah_media