فقیهی که ناصرالدین شاه از او میترسید ... 📃 «روزی ناصرالدین‌شاه به‌منظور شکار، به همراه اطرافیانش از دروازه شهر خارج شد. هنوز مسافتی را طی نکرده بود که از دور نگاهی به پایتخت کرد و در فکر فرورفت. پس‌ از آن بی‌درنگ از شکار منصرف شد و به تهران بازگشت. یکی از درباریان سبب انصراف شاه را از شکار جویا شد. شاه در پاسخ گفت: چون از دروازه بیرون رفتم، نگاهم به شهر و دروازه افتاد، این فکر در نظرم آمد که اگر حاجی ملاعلی کنی امر نماید درِ این دروازه را بر روی من ببندند و باز نکنند، من چه خواهم کرد! ازاین‌رو ترس و وحشت مرا فراگرفت و گفتم برگشتن بهتر است.» 📝 نوشته روی قبر ایشان: وَفَدْتُ عَلَی الْكَریمِ بِغَیْرِ زادٍ مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ فَحَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ كُلِّ شَیْ ءٍ اِذا كانَ الْوُفودُ عَلَی الْكَریـم گفته میشود آقا امیرالمومنین علیه السلام این دو بیت شعر را روی قبر جناب سلمان محمدی نوشتند. ➕اگر تصویر باز نشد از اینجا دانلود کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali