سروده آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها ای دختر عقل و خواهر دین وی گوهر دُرجِ عِزّ و تمکین ای میوه ی شاخسار توحید همشیره ی ماه و دُخت خورشید صد سلسله دل مقیم کویت در پرده ی نور غیب رویت خاک قدمت شفای دلهاست خشنودی تو رضای زهراست تو بنت و کریمه ی رسولی تو زاده ی عصمت بتولی بگشا ز کرم در اجابت بر ما به دعای مستجابت ای گوهر تاج آدمیّت فرخنده نگین خاتمیّت عصمت شده پایبند مویت ای علم و عمل مقیم کویت شیطان به خطاب قم براندند پس تخت تو را به قم نشاندند کاین جا نه بهشت و جای حواست ناموس خدای، جایش اینجاست خرگاه تو را به حشر چون فرش یک باره تکان دهند بر عرش زوّار تو را بهشت مأواست آرامگه تو عرض أعلاست معصومه ی اهل بیتِ عصمت شد کوی تو پایگاه حکمت بر آن حرمی که عُشّ آل است دائم صلوات ذوالجلال است اندر حرم تو عقل مات است زین خاک که چشمه ی حیات است جسمی که در این زمین نهان است جانی است که در تن جهان است این ماه منیر و مهر تابان عکسی بود از قم و خراسان ایران شده نور بخش ارواح مشکات صفت به این دو مصباح از این دو حرم دلا چه پرسی حق داند و وصف عرش و کرسی ای دُخت نسیم صبح صادق وی اُخت رضای خلق و خالق برتر ز زمین و آسمانی چون عمه ی صاحب الزمانی هر کس به درت به یک امید است محتاج تر از همه وحید است ╭┅─────┅╮ @AmirGrali @soalvajavab ╰┅─────┅╯