خَوَانِشِ کِتَابِ شَرِیْفِ « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | در دو ماه محرم و صفر 📄 مطلب سوم 📖 عنوان مطلب : نور امام حسین علیه السلام پس از خلق و انتقال نور تا هنگام ولادت 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: خداى جل جلاله همواره يگانه بوده در حالى كه نه مخلوقى بود و نه زمان و مكانى. و چون خلقت را آغاز كرد نخست افضل مخلوقات را آفريد و از نور آن، نور على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام را مشتق ساخت و براى آنان جايگاه‌ها و عوالم متعدد و مختلف به وجود آورد. چنانچه اين معنا از مجموع روايات معتبر ظاهر مى شود. آنگاه نور آن حضرت را : • « يك بار در پشت آدم » • و « يك بار در انگشتان او » • و ‌«بار ديگر در پيشانى آدم» • و « سپس در پيشانى تمام پدران ايشان از آدم تا پدر بزرگوار پيامبر، عبدالله بن مطلب » • و«در پيشانى تمام مادران ايشان - به هنگام حامله شدن از كسانى كه آن حضرت در صلب او بود - از حوا تا مادر نبى اسلام، آمنه بنت وهب »قرار داد. ما معتقديم كه مصدر همه انوار اين جهان ها، نور نبى صلى الله عليه وآله است و امتياز نور حسين عليه السلام اين است كه از نور نبى است؛ چرا كه حسين از اوست و او از حسين. و هنگامى كه اين دو از هم جدا شدند، نور حسين خصوصيت (خاص) خود را يافت، چرا كه رؤيت آن موجب حزن و اندوه گرديد. اين امر براى آدم - هنگامى كه آن انوار در انگشتانش ظاهر شد - اتفاق افتاد و نور حسين عليه السلام در انگشت ابهام بود.اين اثر تا به حال نيز باقى است مثلا اگر كسى كه خنده بر او غلبه پيدا كرده است، به پشت انگشت ابهام خود بنگرد، اندوه بر او غالب مى شود.اين حالت براى ابراهيم عليه السلام نيز اتفاق افتاد. همچنين بر زبان آوردن نام آن حضرت و شنيدن آن نيز موجب حزن مى شود؛ اين مسأله درباره آنچه منتسب به نور آن حضرت است نيز صادق مى باشد. كما اينكه در حديث ميخ هاى پنج گانه كه جبرئيل امين آنها را براى حضرت نوح عليه السلام آورد تا با آنها اطراف كشتى را ميخ كوب كند، آمده است: هر ميخى به نام يكى از انوار پنج گانه بود، وقتى نوح منتسب به نور امام حسين عليه السلام را گرفت، آن ميخ درخشيد و از آن رطوبتى به رنگ خون احساس كرد. در اين باره سئوال كرد، به او گفته شد: آن ميخ منتسب به حسين است و سبب ظهور خون از آن، شهادت ايشان است كه به نحو خاصى صورت گرفت. نورى بر پيشانى مادران به هنگام باردار شدن به يكى از اجداد پيامبر صلی الله علیه و آله ظاهر مى شد و همچنين بر جبين آمنه به وقت باردار شدن به پيامبر اسلام ظاهر شد، نشانه آن است كه آن مادران از اين انوار نيستند؛ بنابراين وقتى به آن نور حامله مى شدند، اثر نور در پيشانى آنان ظاهر مى شد، اما آنجا كه مادر خود از انوار باشد، وجهى براى ظهور نور نيست و بويژه نور بر چهره ظاهر مى شد، اما آنجا كه مادر خود از انوار باشد، وجهى براى ظهور نيست و بويژه نور بر چهره ظاهر نمى شود. به همين خاطر وقتى حضرت زهرا سلام الله عليها به امام حسن مجتبى عليه السلام حامله شد، نور ديگرى بر چهره زهرا ظاهر نشد؛ لكن ويژگى امام حسين عليه السلام طورى است كه وقتى مادر به حسين عليه السلام حامله شد، پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله به فاطمه فرمودند: من در چهره تو نورى مى بينم و به زودى حجتى براى خلق خدا از تو متولد مى شود. و زهرا علیها السلام فرمود: چون به اين فرزند حامله شدم، در شب نيازى به چراغ نداشتم. بنابراين خصوصيت نور حسين اين است كه بر نور ظاهر مى شود و بر آن غالب مى گردد، لذا شخصى كه در هنگام شهادت آن حضرت، در وسط روز پيكر مباركش را بر زمين افتاده ديد، گفته است: به خدا سوگند نور سيماى او مرا به خود مشغول كرد، بدان گونه كه از نظر و تأمل در كيفيت قتل آن بزرگوار غافل شدم. و از ديگر ويژگى هاى آن حضرت اين كه؛ هيچ مانع و حاجبى نور ايشان را نمى پوشاند، همان شخص راوى مى گويد: نديدم كشته آغشته به خاك و خونى را كه نورانى تر از چهره حسين باشد. خاك و خون، مانع از نور حسين كه بر هر نورى غالب است، نشده بود. ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝