سکینه خاتون که بود؟؟
حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین (ع) و رباب، دختر امرء القیس است. نام اصلى وى، " آمنه" یا " امیمه" بود و مادرش رباب او را به " سکینه" ملقّب ساخت.(۱)
این بانوى شریف علوى در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین (ع) و مادر گرانمایهاش حضرت رباب (س)و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى(س) پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین(ع)، معروف به زین العابدین در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره هاى وافر یافت.
وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود. علاوه بر بهره مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان از ممتازان عصر و خانه وى، همیشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.(۲)
درباره تاریخ تولدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. امّا وى در واقعه عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود.
برخى از مورخان، وى را در واقعه کربلا، بین ده تا سیزده ساله خواندهاند. بنابراین تولدش باید میان سالهاى ۴۷ تا۵۰ قمرى باشد. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى (ع) دیده به جهان گشود.(۳)
امام حسین (ع)به تمامى فرزندانش، از جمله سکینه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضایل و کمالات نفسانى، بسیار دوست مى داشت.
روایت شد، که آن حضرت درباره سکینه و مادرش رباب و خانه اى که آن دو در آن زندگى مى کردند شعرى عاطفى سرود که ترجمه اش چنین است:
به جانت سوگند ! من به راستى خانه اى که سکینه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارایى ام را نثار مى کنم و هیچ ملامتگرى نمى تواند مرا در این کار سرزنش کند.(۴)
این بانوى مکرمه، بین ۶۷ تا ۷۰ سال زندگى کرد و سرانجام در کمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت.
درباره در گذشت این بانوى بزرگ علوى، دو روایت نقل شده است: روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ربیع الاوّل سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملک و در حاکمیت خالد بن عبدالملک بن حارث، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر مى گوید که وى در پنجم ربیع الاوّل سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مکه معظمه وفات یافت .(۵)
به هر روى، در گذشت وى در پنجم ربیع الاوّل، مورد اتفاق تاریخ نگاران و سیره نویسان است. در همان سالى که حضرت سکینه (ع) وفات یافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) نیز در مدینه بدرود حیات گفت. (۶)
پانوشت ها:
۱- منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۲ و وفیات الاعیان، ج۱، ص ۳۷۹
۲- اعلام النّساء، ج ۲،ص ۲۰۲
۳- شام، سرزمین خاطرهها، ص ۱۰۴
۴- منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۳
۵- شام، سرزمین خاطرهها، ص ۱۰۷؛اعلام النسّاء، ج ۲، ص ۲۲۴؛ وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۳۷۸
۶- وقایع الایام، ص ۲۰۶ و منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۳.