⭕️ روحانیت راستین تشیع؛ تنها امید دکتر شریعتی برای اصلاحات اجتماعی ✍ علی شریعتی مزینانی 🔹سال ۱۳۳۹ در انجمن دانشجویان اروپا در فرانسه، جلسه‌ای تشکیل شده بود که در آن، آقائی که مشهور است و شما هم می شناسید (از خانواده‌های «معتبری» هم هست) سخنرانی می کرد، حضرت ایشان می فرمودند که: «...من، از اسلام، خوشم نمی آید... هرجا آخوندی می بینم نمی دانم چرا حالم بهم می خورد... هر جا منبر و روضه می بینم «اُقم» می‌گیرد ... مذهب، عامل استعمار بوده و... ملاها هم در تاریخ ما همیشه، واسطه استعمار بوده‌اند و... و اصلاً من، از مذهب، «خوشم نمی آید...» و حرفهائی از این قماش. 🔸همانجا برخاستم و گفتم، «جناب! تو مثل آن خانمهائی حرف می زنی که شکم اولشان را برای شوهرجانشان ناز می کنند- که مثلاً، من از ترشی خوشم می آید، از شیرینی «خوشم» نمی آید، آنرا «خوش» ندارم، دلم می خواهد آلوچه بمکم و نان لواش! شیرین پلو حالم را بهم میزند-...! تو از مذهب و ایدئولوژی و عقیده هم «آنجوری» حرف می زنی!... مگر دین «یام یام» است که تو از آن خوشت بیاید یا خوشت نیاید؟»... برای رد یا اثبات یک مذهب باید استدلال کرد، استدلال علمی و عقلی، نه ابراز احساسات شخصی! ✅ من بعنوان کسی که رشته کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است، ادعا می کنم که در تمام این دو قرن گذشته، در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضاء یک آخوند نجف‌رفته نیست، در حالیکه در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ‌رفته هست. (باعث خجالت بنده و سرکار!) این، یک طرف قضیه. از طرف دیگر پیشاپیش هر نهضت مترقی ضداستعماری در این کشورها، همواره و بدون استثنا قیافه یک یا چند عالِم راستین اسلامی و بخصوص شیعی، وجود دارد. 🔹شما که می خواهید این پایگاه فرهنگی ریشه‌دار را که در عمق تاریخ ما و در اعماق وجدان جامعه ما ریشه دارد، برچینید، برای تکیه‌گاه فرهنگی و مردمی خود، بنام روشنفکر مسئول، در برابر استعمار فرهنگی، چه پایگاهی را می خواهید جایش بگذارید؟ چند تا شعر فارسی را که مدیحه ممدوح است و مدیحه معشوق؟ یا چند تا ترجمه‌های آشفته آثار فرهنگی را؟ باید بر این پایگاه ریشه‌دار تکیه کرد، اگر ایمان داری، بخاطر ایمان، و حتی اگر نداری، اما مسئولی، بخاطر مسئولیت، و اگر ایمان داری و هم مسئولیت که دو دستت را می فشرم، و اگر نه ایمان داری و نه مسئولیت، و بخاطر خوشایند زمانه نطق می فرمائی که: «تبت یدا ابی لهب و تب»! مرحمت زیاد! نطق کن! 🔸این اعتقاد من است و اعتقاد حسینیه ارشاد و همه کسانی که به این راه، کمابیش از طریق درسها، سخنرانیها و نوشته‌ها، آشنایی «مستقیم» دارند و در آن گام برمی دارند و عقاید و افکار و قضاوتهاشان را همه از آقای «می گویند» نمی‌گیرند، که: ✅ «بزرگترین پایگاهی که می توان امیدوار آن بود که توده ما را آگاه کند، اسلام راستین را به آنان ارائه دهد، در بیداری افکار عمومی و بخصوص متن توده‌ ما نقش مؤثر و نجات‌بخشی را ایفا کند، و در احیاء روح اسلام و ایجاد نهضت آگاهی‌دهنده و حرکت‌بخشنده اسلامی، عامل نیرومند و مقتدری باشد، همین «طلبه» و «حوزه» و حجره‌های تنگ و تاریکی است که از درون آنها، سیدجمال‌الدین‌ها بیرون آمده است و(می آید).» 🔺(قاسطین، مارقین، ناکثین، ص ٢۴١ الی ٢۴۴) 🔹 «اول گفتند با ولایت مخالف است، بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت در دسترس مردم قرار گرفته، گفتند با روحانیت مخالف است. در این‌باره عرض می کنم که من در طول این مدتی که می توانستم در هر سطحی چه در اروپا و چه در اینجا کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قویترین، مؤمنانه‌ترین و متعصبانه‌ترین دفاع را از روحانیت راستین و مترقی از جامعه علمی درست و اصیل اسلامی کرده‌ام.» 🔸یک بار شنیده بود که واعظی در مشهد به منبر رفته و درباره او گفته است که: «دکتر علی شریعتی مقلد آقای خمینی است»، با خوشحالی فراوان گفت: «حماقت این به اصطلاح واعظ روحانی را ببین، او به جای مذمت من بهترین توصیف را از من کرده است. اگر من یک میلیون تومان میدادم، کسی حاضر میشد برود در ملاء عام بگوید علی شریعتی مقلد خمینی است؟ این افتخار است برای من که مقلد ایشان باشم. من غیر از ایشان چه کسی را می توانم به عنوان مرجع بپذیریم. آیا ما می توانیم مقلد او باشیم و حق داریم این نام را بر روی خود بگذاریم؟» ➕به بپیوندید👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2843017216C4b1711eae7 🌺🍃 🍃