آقای غنینژاد تاکید کردند که قانون اساسی بر اساس نگرشهای چپ تدوین شده و در اصول اقتصادی آن خبری از فقه اسلامی نیست. با این حال گمان نمیکنیم تشخیص این مسئله در حوزه تخصص ایشان بوده باشد و طبعاً فقیهی چون شهید بهشتی به اظهار نظر در این باره اولی است. قاعدتا صرف مشابهت برداشتی از نظام اقتصادی اسلام با نگرشهای چپ نمیتواند مساوی با تاثر از آن نگرشها باشد و این مسئله در منطق عقلا بینیاز از بحث است.
در این یادداشت سعی میشود بالاجمال دیدگاه شهید بهشتی در رد سوسیالیسم و لیبرالیسم مطرح شده و روشن گردد که وی در اندیشههای خود کاملاً بااصالت و مبتکر است.
دیدگاه شهید بهشتی در خصوص سوسیالیسم و نگرشهای چپ
۱. از مرحوم آیتالله بهشتی سه کتاب در حوزه اقتصاد موجود است که ظرائف بحثهای آنها (در آن دوره) نشاندهنده عمق فکری شهید بهشتی و اصالت اندیشه ایشان است. ظرافتهای فقاهتی و اجتهادی بحثهای ایشان به خصوص در حوزه اقتصاد اسلامی، پیش از هر چیز نشاندهنده آن است که شهید بهشتی نظرات خود را بر اساس آیات و روایات سامان داده (ایدهپردازی) و متناسب با مسائل روز، برنامه و راهکار ارائه نموده است (ارائه راهبرد و استراتژی).
بهشتی معتقد است نظام اقتصادی مطلوب فقط با تکیه بر جهانبینی اسلامی میسر است:
«زیربنای نظام اقتصادی در اسلام، خودبهخود باید با جهانبینی عمومی اسلام، یعنی با فلسفه اسلام، هماهنگ باشد. آیا میشود از اسلام انتظار داشت که یک نظام اقتصادی با جهانبینی کمونیسم بیاورد؟ انتظار بیجایی است. اسلام دارای یک جهانبینی خاص برای خودش است و خودبهخود نظامهای قانونیاش باید با این جهانبینی هماهنگ باشد، وگرنه، اصلا سیستم نیست» (نظام اقتصادی در اسلام؛ مباحث نظری: ص۱۹).
بنابراین نظرات شهید بهشتی خروجی فقاهت و اجتهاد ایشان است و نه حاصل تقلید از نظرات «اولیانفسکی» یا «هایک» یا دیگران. بدیهی است که مکتبها و اندیشههای مختلف (به حسب ضعف اصطلاحات و دیگر محدودیتها) امکان تطبیق و تلفیق دارند که ذهنهای ناآماده و ناپخته بهجای درک این اندیشهها و مکاتب در عمق خود، سعی میکنند ظواهر و سطوح بیرونی آنها را در موضوع واحد جمع نموده و بر یکدیگر حمل نمایند و کار را برای خویش آسان سازند.
پیشنهاد ما به کسانی که به دنبال فهم اندیشههای شهید بهشتی در عمق خود هستند، این است که دست کم این سه کتاب را مورد توجه قرار دهند: ۱. نظام اقتصادی در اسلام (مباحث نظری) ۲. نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی) ۳. بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام.
۲. شهید بهشتی به واسطه شخصیت جستجوگر و ذهن پرسشگرش و نیز تسلطش بر زبانهای عربی، انگلیسی و آلمانی، به متون اصیل بسیاری دسترسی یافته و در عین ترجمه برخی از آنها به نقد مطالبشان نیز پرداخته است.
برای مثال او ضمن تجلیل از هوش کانت و برخی دقتهای او در دو کتاب «نقد عقل محض» و «نقد عقل عملی»، به اشتباهات و خطاهای کانت در همین آثار نیز اشاره نموده است (ر،ک: حزب جمهوری اسلامی؛ مواضع تفصیلی: ص ۱۳۳). با همین روش، در جایجای آثار شهید بهشتی نقد هگل نیز وجود دارد (ر،ک: شناخت از دیدگاه قرآن: بخش ۱۳؛ شناخت از دیدگاه فطرت: جلسه ۷ و ۸؛ شناخت اسلام: ص ۶۰).
از جمله نگرشهایی که به شدت توسط شهید بهشتی مورد نقد قرار گرفته، مارکسیسم و سوسیالیسم هستند.
@andishebeheshti