بی‌حجابی، آزادی زنان نیست، آزادی مردان است فمینیسم ایرانی بیش از هر چیز درگیر حجاب است. اما آیا حجاب مسئله اول و حتی مسئله زنان ایرانی است؟ مردواره کردن زن یکی از معضلات این جریان وطنی و حتی معضلات اصلی فمینیسم جهانی است که ناخواسته در جهت التذاذ برخی مردان در اثر عریانی بیشتر زنان و در نتیجه دسترسی آسان‌تر به آنهاست. برای مثال وقتی زنان شبیه مردان لباس بپوشند، برای مردان، دیدن ابدان و اندام آنها به مراتب سهل‌تر است. به بیان ساده‌تر و دقیق‌تر «بی‌حجابی، آزادی زنان نیست، آزادی مردان است.» پیش‌قراول مردوارگی زن در غرب، جنبش‌ها و مکاتب فمینیستی بوده‌اند. البته در گرایش‌های فرعی فمینیسم مانند «فمینیسم لاکانی یا تحلیلی» بر مرد نشدن زنان و پرهیز زنان از مردوارگی تأکید می‌شود، اما از آنجایی که این مکاتب به شناخت فطرت تحریف‌نشده انسان-که تنها از بطن و ظاهر قرآن تحریف‌نشده شناخته می‌شود- دسترسی ندارند، به بیراهه رفته و جملگی در عمل به مردوارگی زنان منجر خواهند شد. البته این یک آوارگی روحی و جسمی برای زن خواهد بود. همچنانکه زن وارگی مرد نیز زندگی او به یغما می برد. هرچند زن و مرد هر دو انسان و دارای ویژگی‌های مشترک ذاتی هم هستند اما دنیایی بس متمایز از یکدیگر دارند که در عین تمایز، مکمل محسوب می‌شود. از این رو تمایز از جنس تقابل نیست. از دیگر سو هر ظلمی به زن ظلم به مرد نیز محسوب می شود و جامعه‌ای که همه در آن آزاد نباشند یا امکان آزادی نداشته باشند، آزاد نخواهد بود. ظلم به نیمی از جامعه که زن یا مرد باشد، ظلم به هر دو جنس خواهد بود و جلوه‌ها و امکان‌هایی از حیات یا زندگی را مخدوش یا مسدود خواهد کرد. https://eitaa.com/Antifeminism2