متن شبهه: ⭕️نامه سرگشاده پروفسور رحمان زاده به رهبر جمهوری اسلامی: رهبر شده اید که دارایی کشور و مردم ایران را رشوه بدهید تا قهرمان تروریستهای جهان باشید پروفسور رحیم رحمان‌زاده متولدشبستر آذربایجان شرقی، پایه‌گذار جراحی مدرن ارتوپدی و تروماتیک ارتوپدی در سطح بین‌الملل در برلین آلمان به خامنه ای نامه ای نوشته و از او خواست از ایران برود. (بخش دوم ) شما خوب می دانید که چی بر سر ایران و ایرانی آورده اید، از همین روست که بیت در بیت ساخته و در لایه ی ششم بیت نشسته اید تا دست و صدای کسی به شما نرسد. راستی تفاوت شما با داعش کجاست؟ کاش به این فکر کنید که آیا اسلام دست شما را بسته؟ یا همین اسلام دست شما را چنین باز گذارده؟ بترسید از این مردم و این تاریخ و این فرهنگ و این سرزمین بزرگ، آقای خامنه ای! علم فلسفه رابطه ی شهریار و شهروند را تبیین می کند، و افلاطون می گوید: «شهریاران به علم هندسه نیز باید استوار باشند.» شما به چه علمی استوار هستید؟ در کدام امر خطیر مملکت داری سر رشته دارید؟ چی بلدید که بتوانید با آن یک کشور قدیمی با فرهنگ و ثروتمند چهارفصل را آباد کنید؟ از همین عدم دانش و لیاقت است که اکثر مدیران حکومت شما دزد و دروغگو و جلاد و زورگیر از آب در آمده اند. بیش از صد میلیارد دلار در حساب های مختلف شما ذخیره شده، اما کارگران و معلمان به نان شب شان محتاجند. چه کسانی این رقم های میلیاردی را در حساب های شما ذخیره کرده اند؟ دزد آزاد، کارگر زندانی، حاصل رهبری شماست. فردا اگر از این دنیا بروید چی با خودتان می برید؟ جز کفن و دروغ و ظاهرسازی و مردم کشی و ایران ستیزی و بدنامی چی دارد که با خودتان ببرید؟ وزیر خارجه ی شما می گوید: «برای دور زدن تحریمها ۳۵ میلیارد دلار رشوه داده ایم، اما نمی دانیم این پول ها کجاست.» آنوقت در خراسان دست یک تهیدست را به جرم دزدیدن گوسفند قطع می کنید.... خلاصه شده پاسخ شبهه: پاسخی دوستانه به آقای رحمان زاده: جناب آقای پروفسور رحیم رحمان زاده. علم و دانش و تخصص سرشار جنابعالی واقعا قابل ستایش و برای ما ایرانیان قابل افتخار است. ما از شما ممنونیم که نسبت به ما ملت ایران دغدغه دارید و از سر دلسوزی دست به انتشار نامه انتقادی زده اید. ما امروز به مشکلات اقتصادی و تحریم و دولتمردان سست و بی تدبیر گرفتاریم اما متاسفانه نامه شما هیچ دردی از ما دوا نمی کند چون آدرس گیرنده نامه را اشتباه نوشته اید. ای کاش در کاری که تخصص و دانش و استعداد آن را ندارید ورود نمی کردید و چهره خود را خراب نمی ساختید. به نظر می رسد به همان مقدار که در رشته تخصصی خود دانش و استعداد دارید، در آگاهی از مسائل سیاسی و تحلیل آن بی بهره بوده اید. متاسفانه در نامه سرگشاده شما هیچ مطلبی که با واقعیت سازگار باشد یافت نمی شود! من با خواندن نامه شما احساس کردم مشغول مطالعه پُستهای آبَکی فیس بوک هستم تا نامه انتقادی یک دانشمند! آخر رهبری که به کوهستان و گلزار شهدا و خانه مسیحیان و کلیمیان و زرتشتیان می رود، رهبری که میان زلزله زدگان می نشیند و مشکلاتشان را رسیدگی می کند، رهبری که با هواپیمای عمومی سفر می کند، رهبری که ده ها میلیون جان برکف در ایران و خارج از ایران دارد، "بیت تو در تو" می خواهد چه کار. اصلا چرا خودتان نمی آیید و از نزدیک زندگی رهبر را مشاهده کنید؟ شما با این سابقه علمی، خوب می دانید که برای آگاهی از هر مطلبی باید به سراغ منابع اصیل و معتبر رفت اما چرا اطلاعاتی که درباره کشور عزیزتان ایران و حکومت آن دارید را از شایعات صفحات فیک مجازی یا رسانه های دروغ پرداز و قلم به مزد گرفته اید. نگذارید این فکر به ذهنمان خطور کند که این سخنان سست و بی پایه را به شخصیت آزادِ یک دانشمند بزرگ دیکته کرده اند. سخنان شما در این نامه واقعا دور از شأن چهره علمی شماست. جوری سخن گفته اید که انگار با قانون اساسی ایران هیچ آشنایی ندارید. انگار جایگاه رئیس اجرایی کشور را با جایگاه رهبری اشتباه گرفته اید. انگار نمی دانید که در این کشور رئیس دولت، رئیس ساماندهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست خارجی و ... با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و اوست که باید پاسخگوی تمام انتقادات شما باشد. البته شاید منظورتان از رهبر، رئیس جمهور بوده اما اشتباه تایپی رخ داده! نمیدانم. انتقاد شما از اعتبار گذرنامه ها، مدیریت بد کرونا، ارزش پول ملی، فقر و بیکاری و ... همه و همه مخاطبش دولت است... دولتی که با سرکارآمدنش حاکمان کشور مورد اقامت شما ذوق زده شده اند. چرا در این نامه انتقادی، از بی تدبیری های مسئولین اجرایی چیزی نگفته اید؟ شاید به شما گفته اند که فقط علیه رهبری بنویس. اما اگر به نمایندگی از ما می نویسید خوب است بدانید که ما ملت ایران امروز همه مشکلات را از چشم دولت ناتوان خود می بینیم. نه رهبری دلسوزی که تمام راه های برون رفت از مشکلات را پیش روی دولت گذاشت ه .