متن شبهه:
منشأ روحانیتِ شیعهٔ صفوی
همانگونه که هیچکدام از قزلباشانِ صفوی ایرانی نبودند و سابقهٔ اسکان در ایران نداشتند، فقیهانِ تشیعِ صفوی هیچکدام ایرانی نبودند و سابقهٔ اسکان در ایران نداشتند. در پایانِ سلطنتِ شاه اسماعیل شماری از ملایانِ منطقهٔ جبلعامل لبنان وارد ایران شدند و دستگاهِ دینیِ قزلباشان را در اختیارِ خودشان گرفتند تا تشیعِ نوینِ صفوی را تئوریزه کنند..... در ایران پیش از صفویان هیچ فقیهِ شیعهٔ اثناعشریِ ایرانی وجود نداشته است. کافیست که نگاهی به نامهایِ فقیهان و مفسرانِ شیعهٔ دوازده امامی از آغاز تا تشکیلِ سلطنتِ قزلباشان بیافکنیم تا بدانیم که در میانِ آنها حتی یک ایرانی وجود ندارد، بلکه همه عرب و عمدتاً از قبایلِ کوفه یا از بومیانِ عراقیاند. محمدابن یعقوب کلینی از یمنیتبارانِ عراق، متولد و بزرگ شدهٔ عراق و مقیمِ بغداد بود؛ شیخ صدوق از عربهایِ یمنیتبارِ قم بود؛ شیخ مفید از بومیانِ جنوبِ عراق بود؛ شیخ طوسی و شیخ طبرسی نیز عربتبار بودند که خاندانِشان از عراق به ایران آمده بود.
در ایران ماقبلِ صفوی از شیعهٔ اثناعشری خبری نیست، مگر در قم و کاشان. عربتبارهایِ پارسیزبان شدهٔ قم و کاشان شیعهٔ دوازدهامامی بودند و مذهبی نزدیک به مذهبِ قزلباشان داشتند. با رویِ کار آمدنِ شاه تهماسب قبایلِ مختلفِ قزلباش بر سرِ تقسیمِ خیراتِ کشورِ ما در میانِ خودِشان به رقابت افتاده بودند. ...... سرشناسترینِ آنها شیخ علیابن عبدالعالی کَرَکی اهلِ کَرَک در جنوبِ لبنان، امیر نعمةاللّه اهلِ حلّه و شیخ ابراهیم اهلِ قطیف بودند..... کَرَکی که ادعایِ نیابتِ امامِ غائب را داشت قزلباشان را با اصطلاحِ نائبِ امام آشنا کرد و تعریفی که از نائبِ امامِ غائب داد چنان بود که بر خودِ او مصداق مییافت.... در نتیجه برایِ نخستینبار در تاریخِ ایران مقامِ مرجعیتِ شرعی به گونهئی که اکنون میشناسیم توسطِ شیخ کَرَکی ابداع شد. و این عقیده تدوین گردید که بدونِ اذنِ مرجع که نمایندهٔ معصوم است هیچ سلطنتی مشروعیت ندارد. کسانی که میگویند «ولایتِ فقیه» یک صیغهٔ نوظهور است که در سدهٔ اخیر ابداع شده، از این جریانها آگاهی ندارند. ولایتِ فقیه را نخستینبار در تاریخِ ایران شیخ کَرَکی ابداع کرد و خودش ولیِ فقیه در سلطنتِ شاه تهماسب شد.....تقلید در فرهنگِ ایرانی وجود نداشت، زیرا با فرهنگِ آزاداندیش و خردگرایِ ایرانیان درتعارض بود. مرجعِ تقلید که از لبنان آمده بود به مردمِ ایران حکم کرد که دینِتان وباورهایِتان را باید از من بشنوید و از من بیاموزید و از من بگیرید؛ خودِتان حقِ فکر کردن و برگزیدنِ عقیده و باورِتان را ندارید.... (خلاصه شده است)
پاسخ شبهه:
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🔹 این ادعا که تشیع یا شکل جدیدی از آن، در زمان سلسله صفویه تاسیس شده است ادعای گزافی است که تاریخ به وضوح بر خلاف آن شهادت میدهد؛ تشیع که مبتنی بر عقاید و شریعت مشخصی است از زمان صدر اسلام وجود داشته و مراجعه مختصر به کتب کلامی (عقاید) و فقهی (احکام و شریعت) که صدها سال قبل از صفویه نگاشته شده این حقیقت را معلوم میسازد.
🔹 اینکه بزرگان شیعه مانند کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی و.... عرب بودهاند، دروغی است که هیچ مستندی ندارد و برای توجیه مدعای خود مطرح کرده و هیچ سندی هم ارائه نمیکند.
بله محقق کرکی لبنانی است و در زمان صفویه برخی علمای بزرگ شیعه از قسمتهای مختلف جهان اسلام وارد ایران شدند اما در همین زمان علمای بزرگی از همین ایران مرجعیت شیعه را عهدهدار بودند مانند علامه مجلسی که اصفهانی بود و خاندان شناخته شدهای داشت.
ضمن اینکه برخی علما نیز درست است که عرب بودند اما جزو قلمرو ایران آن زمان بودند مانند علمای حله و بحرین.
🔹اینکه ولایت فقیه نظریهی ابداعی امام خمینی نیست درست است اما اینکه اینکه ابداع محقق کرکی است نیز اشتباه است. نظریه ولایت فقیه صدها سال قبل از ایشان وجود داشته و در کتب علمایی مانند شیخ مفید، ابن ادریس و... مطرح شده بود.
اینکه علما گفته اند، مردم حق ندارند فکر کنند نیز کاملا غلط است. در همهی رسالهها نوشته شده اصول دین تقلیدی نیست و تحقیقی است. اما احکام شرعی، مانند هر علم دیگری یا باید خود متخصص شویم یا به متخصص مراجعه کنیم. طبیعتاً هیچ کس نمیتواند در همهی رشتهها صاحب نظر شود و لازم است از کارشناس مربوطه تقلید کند.
کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات
جهت عضویت👇
ایتا 👇
https://eitaa.com/Antishobhe
سروش👇
https:
sapp.ir/.antishobhe
تلگرام👇
http://telegram.me/Aliomidiani