هد همانطور ک
ه عرض کردم خودش چند جلد کتاب می شود.
پس تنها راه همین است که بصیر باشیم و منفعل هر نوشتاری نگردیم و اهمیت نداده وخود را شبیه باصطلاح روشنفکر جا نزنیم و نادانسته برای دیگران ارسال ننماییم تا آنان خوشحال شده و به ما بخندند. دین ما یک دین کاملا عاقلانه ای است و احمق ها سمت این دین نمی آیند و اگر بیایند سریعا دفع می گردند افتخار کنیم که دینداریم…
اولا: نویسنده شبهه با توهین به قشری دلسوز و متعهد از فرهنگیان کشور که بنابه وظیفه شغلی خود، مسئولیت سنگینی به دوش دارند، تلاش می کند همه مشکلات رفتارها و زشتی های جامعه را به گردن دین و مبلغان دینی بیاندازد. حال آنکه، زشتی ها و بداخلاقی هایی مثل تملق و حرام خواری و بی بندوباری نتیجه عمل نکردن به اسلام است، نه نتیجه تبلیغ آن!!!
معلم دینی وظیفه دارد دانش آموز را با احکام شرعی و حلال و حرام آشنا کند. البته به اقتضای سن و ویژگی های دانش آموزان.
دوما: نویسنده متن، روایتی خنده دار، عجیب و توهم برانگیز از آموزش مسائل دینی در مدارس بیان کرده، گویی اصلا در ایران آموزش ندیده.
آیا معلم دینی ایشان، فقط همین چند نکته را گفته؟ بعید است. زیرا معلم دینی از وجوب نماز، احترام به والدین، حق الناس، کمک به فقرا و یتیمان و حتی حیوانات، مهربانی خدا، فداکاری و کینه جو نبودن، و… هزاران نکته اخلاقی و اجتماعی سخن می گوید. چرا این مطالب را نشنیده است؟
فقط در مورد مشروب ! و روابط دختر و پسر! (که لابد انتظار داشته معلم از دوستی های خیابانی و شیوه های حاملگی در نوجوانی مثل کشورهای غربی و.. تعریف کند) و ارث زن! (که هر معلم دینی بخوبی می تواند مسئله عادلانه بودن تفاوت ارث بین زن و مرد را تبیین کند،) مطالب را شنیده!! عجیب است.
سوما: سطح علمی و کیفیت آموزشی همه اساتید و معلمان یکسان نیست و خطا و نقاط ضعف در هر انسانی وجود دارد، اما انتشار چنین متونی تنها با هدف تمسخر و شبهه افکنی در باورهای دینی جامعه صورت میگیرد. شبهاتی که بارها و بارها پاسخ داده میشود ولی مجددا به رنگ و سبکهای مختلفی، منتشر می گردد.
هشیار باشیم .
چهارما : این اسلام نیست که تلاش می کند تا مطالب بالاتر از نیاز و سن بچه ها را به ایشان بیاموزد بله این فرهنگ غرب است که آموزش مسائل جنسی در سنین کودکی را نهادینه می کند به سوره یوسف نگاه کنید خداوند به زیبایی و با حیای هرچه تمام تر یکی از خفن ترین داستانهای عشقی قرآن را به تصویر می کشد .. این اسلام نیست که به زن نگاه ابزاری دارد بلکه غرب است که زن را به ابزاری برای تبلیغ و فروش کالا تبدیل کرده اند. یکی از شبهات این متن، ناعادلانه معرفی کردن احکام ارث زنان است، و حال این که تفاوت ارث یا دیه در زنان و مردان تنها در جهت حمایت بیشتر از خانواده است چرا که در اسلام مرد ، مکلف به تأمین نفقه و هزینه های زندگی خانواده است و وقتی از بین می رود دیه ی بیشتری به خانواده اش میدهند و یا وقتی ارثی قرار است توزیع گردد به مردان بیشتر میدهند. برعکس آنچیزی که در شبهه نشان داده میشود، این محصولات فرهنگی غربی (مثل کارتون ها و بازی های کامپیوتری غربی و …) هستند که ذهن و فکر کودکان را از مفاهیم جنسی و مبتذل پرمیکنند. اگر چه در کتب دینی مدارس تلاش میشود تا کودکان و نوجوانان درست خوانی قرآن یا حفظ برخی از سوره های قرآن را بیاموزند، اما در کنار آن، مضامین عالی و داستانهای آموزنده قرآنی نیز تعبیه شده است. همانطوری که اسلام به گفتن “بسم الله الرحمن الرحیم” در آغاز کارها توصیه کرده است، به تفکر و تعقل و کسب دانش هم تأکید کرده است. اسلام هم به عوامل مادی (مانند تلاش و دانش) و هم به عوامل معنوی (مانند دعا و توکل) در انجام کارها اصرار دارد.
پنجما : از شبهات دیگر این متن، تحریف در معنی دروغ مصلحت آمیز به دروغ برای کسب منفعت است و حال این که دروغ مصلحت آمیز ابعاد کاملاً مشخصی مانند کمک برای اصلاح ذات بین و یا جلوگیری از قتل ناحق نفس دارد، نه در جهت تأمین منافع شخصی. یکی از نکات این شبهه تلاش برای گنجاندن رفتارهای بدی مانند آدم فروشی یا چاپلوسی در آموزه های دینی است که البته هیچ مبنایی ندارد. تشویق و تنبیه از ابزار مهم تربیتی هستند ولی در این شبهه اگر کسی را بابت راهپیمایی، نماز جمعه یا حجاب تشویق و یا بابت کارهای ضد دینی تنبیه کنند، این تشویقها و تنبیه ها را در جهت چاپلوسی و ریاکاری تعبیر می کنند. در این شبهه، عبارت تقیه را به معنی ریا و منفعت طلبی تحریف کرده اند، در صورتی که تقیه یعنی حتی در شرایط سختی و فشار هم نباید از اصول کوتاه آمد و باید مترصد و آماده ماند. در این شبهه، کوشیده اند تا با تحریفِ اسلام و دروس دینی، اسلام و معلم دینی را عامل بد شدن ایرانی ها و ترک انسانیت معرفی کند در صورتی که مردان مومن با وفاترین و مورداعتمادترین مردان دنیا هستند.
ششما:
گفتی یه رو
ز گفت از رو آیات قرآن بخون …
خو