متن شبهه: تفکر در زندگی ما ایرانیها جایگاهی نداره. در زمان شاه در هر شهر بزرگ و کوچکی که فرح میرفت مردم چنان استقبالی میکردن که هنوز هم در یاد‌ها مانده و گذشت و چند سال بعد جشن پیروزی انقلاب را گرفتند هاشمی که امد همان مردم در خیابانها ریختند و لاستیک ماشینشو بوس میکردند خاتمی که امد از او بیشتر استقبال کردنداحمدی نژاد هم به همینصورت و برای پیروزی حسن چاقان هم که نگو چه ولوله‌ای را انداختند. تاریخ را که ورق میزنی میبینی ریشه میرسه به زرتشت فلک زده و سرزمین اهورایی تا حمله تازیان وحشی با جنایت و تجاوز عوض کردن به زور شمشییر بعد میرسی‌ میبینی‌ تا قبل از صفویه ما اهل تسنن بودیم بطوریکه با تبرزین شاه اسماعیل شیعه شدیم و درین مدت کوتاه تبدیل به چنان شیعیان مخترعی شدیم که پیاپی ایام سازی میکنیم ایام فاطمیه و صادقیه محرم باشکوهتر از سالهای گذشته تولید امامزاده و.....و مدعی شدیم که امام زمان در کشور ما ظهور میکند برای حسین زنجیر میزنیم قمه میزنیم زنجیر تیغ دار میزنیم در کل این پازلهای پراکنده را که کنار هم میزاریم به این نتیجه میرسیم که ما تبدیل شدیم به ملت رقاصی که با هر سازی هرچند فالش به زیبایی میرقصی.م و در کّل مردمان بدبختی هستیم که ریشه تمام بیچارگی و آوارگی ما میرسه به نادانی و تقلید کور کورانه ما هر بلایی سرمان بیاد حقمونه هیچ تمایلی به فهمیدن نداریم !!! پاسخ شبهه: ✳️هر عاقلی میداند ﮐﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻣﺪﻋﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻟﯿﻞ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ‌ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮐﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻭ ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﻭ ﻣﺪﺭﮐﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﺒﻬﻪ‌ﺍﻓﮑﻨﺎﻥ ﺭﺍﯾﺞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﺑﯽ‌ﻫﯿﭻ ﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ✳️نخست باید بپذیریم که استقرار و نفوذ یک در میان یک قوم، امری نه دفعی بلکه به صورت تدریجی ست. و همچنین هیچگاه نمیتوان اعتقادات دینی را بازور واجبار بر ملتی قبولاند. مغولان وحشی بودایی برایران تاختند ودر آذربایجان حکومت تشکیل دادند اما حتی یک ایرانی بودایی نشد. و زمانی که حکومت به دست نوه ی چنگیزخان رسید ، به گروید و آیین خودراتغییر داد. 🔸 از گرویدن اولین ایرانیان به تشیع تا زمانی که تشیع در ایران فراگیر شد و اکثریت ایرانیان را تشکیل دادند،حدود 10قرن بطول انجامید. ✳️ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ‌ﯼ ﻣﺴﺘﻨﺪﺍﺕ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺍﮐﺜﺮﯾﺖ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ورود اسلام ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻋﺎﺷﻖ ﻭ ﺷﯿﻌﻪ‌ﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) شدند آنچنان که علاقه ی شان را در استقبال از امام رضا (ع)‌در هجرت به ایران نشان دادند، فراموش نکنیم که این حرکت ،قرن ها قبل از بود. 🔸اﮔﺮ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺱ ﺁﻭﺭﺩ، ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪ‌ﺍﺵ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﻮﺩ،تحلیل وی این بود که با ولایت عهدی امام رضا هم ایرانیان شیعی رو بسوی خودجذب خواهد کرد و هم شیعیان عرب را.و این باعث تقویت قدرت وی خواهد شد. ﺟﻨﺒﻪ‌ﯼ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﺗﺸﯿﻊ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺍﺫﻫﺎﻥ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺭﺍ ﺣﻖ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ چند قرن ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺻﻔﻮﯾﻪ ﺑﻮﺩ. ✳️ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ، ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻭ ﮐﻞ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺣﺠﺎﺯ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ مهاجرت می کردند و گاهی پناه آوردند،یک دلیلش بخاطر ظلم خلفای ستمگر و دلیل دیگرش ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ایران ﺑﻮﺩ چرا که میدانستند،ایرانیان دوستدار و محب اهل بیت علیهم السلام هستند. ✳️ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﯿﻊ ﯾﺎ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﺭ ﻓﻘﻪ ﺗﺸﯿﻊ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ «ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﺻﻮﻝ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺟﺎﯾﺰ ﻧﯿﺴﺖ» ﻭ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺎﺷﺪ. ✳️ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺳﻼ‌ﻃﯿﻦ ﺷﯿﻌﻪﯼ ﺁﻝﺑﻮﻳﻪ که قبل از صفویه بودند، ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﮑﺘﺐ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ(ﻉ) ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﮐﺘﺐ ﻣﻬﻢ ﺷﻴﻌﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻬﺬﻳﺐ، ﺍﺳﺘﺒﺼﺎﺭ، ﮐﺎﻓﻲ ﻭ ﻣﻦ ﻻ‌ﻳﺤﻀﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﻴﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﺷﺪ. ﺑﺰﺭﮔﺎﻧﻲ ﭼﻮﻥ ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ، ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ، ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻲ، ﺳﻴﺪ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺿﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺼﺮ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺷﻴﻌﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ✳️ ﺣﻠﻘﻪ ﺁﺧﺮ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﺩﻭﻟﺖ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﻭ ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﺗﺸﻴﻊ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﻲ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﻱ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﻲ 10 ﻗﺮﻥ، ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺷﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﮏ ﻣﮑﺘﺐ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﻮﺩ. ✳️ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﯾﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﮏ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﯾﺎ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﯾﺎ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﭼﻪ ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﻔﺎﺭ. ﺍﮔﺮ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ، ﺑﻪ ﺟﻨﮓ، ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻨﺎﻕ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ، ﻻ‌ﺯﻡ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﺎ ﺳﻨﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺻﻼ‌ً ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻭ ﺩﻭﺭﻩ‌ﻫﺎﯼ ﻗﺎﺟﺎﺭﯾﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮﯼ، ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ‌ﻫﺎ، ﺭﻭﺱ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ‌ﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﻣﻠّﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻠﻄﻪ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻧﻈﺎﻣﯽ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺩ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺎ