متن شبهه: برخی ادعا میکنند که قرآن شهادت زن را نصف مرد میداند، چون عقلش را ناقص میداند!! پاسخ شبهه: 🔹اگر عقل کسی ناقص باشد شهادتش هم قابل قبول نیست، حالا چه مرد باشد چه زن. 🔹شهادت چه برای مرد و چه برای زن، یک حق و یک ارزش نیست که اگر به کسی داده نشد یا کمتر داده شد، معترض شود؛ بلکه یک است، یک بار مسئولیتی است. 🔹اگر کسی از اداء شهادت اجتناب ورزد، دادگاه می تواند او را «جلب» نماید. کاملا روشن است جرم بودن عدم شهادت و گناه بودن آن در جایی معنا دارد که مسئولیت باشد، نه حق. پس اگر تکلیفی از دوش برداشته شد باید خوشحال شوند، نه این که معترض گردند و بگویند چرا تکلیف مرا شاق‌تر نکرده‌اند؟! 🔹خداوند بسیاری از تکالیفی سنگینی که بر عهده‌ی مردان گذاشته، بر عهده‌ زنان نگذاشته است یا کمتر گذاشته، مثل شرکت در جنگ، قضاوت، شهادت و ... پس باید بسیار ممنون هم باشند و اگر جای اعتراض باشد، مردان باید اعتراض کنند که چرا برخی تکالیف‌شان شاق‌تر از زنان است؟ 🔹اسلام در زمانی که اصولا برای زن چندان ارزشی قایل نبودند، برایش شٱن انسانی قایل شده و شهادت زن عادل را پذیرفته است. 🔷🔷 اما آیا همیشه آن طور که شبهه افکنان می گویند شهادت دو زن در برابر یک مرد لازم است؟! 🔹خیر. هميشه اين طور نيست که در مقابل شهادت يک مرد، شهادت دو زن پذيرفته شود؛ کساني که بر اين مسئله اعتراض دارند بخاطر آنست که فقه اسلامي نمي دانند، حال آنکه حکمي عام و مطلق نيست که همواره شهادت دو زن درمقابل يک مرد باشد، اين حکم فقط درباره برخی مسائل، مانند قتل و مسائل مالي هست، مسائل زيادي هستند که احکام شاهدان در آنها لزوما شهادت دو زن در مقابل شهادت يک مرد نيست. 🔹به علاوه عدم کفایت شهادت یک زن در برخی موارد، اختصاص به زنان نداشته، بلکه متقابلا در مواردی هم شهادت مردان مورد قبول نیست. به عنوان مثال در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل یا اثبات بکارت، شهادت مرد چیزی را ثابت نمی کند ولی شهادت زنان شرط است. 🔷🔷اما علت چیه؟ 🔹در برخى وقایع اجتماعی و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان شاهد هستند. 🔹فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و با چاقو به جان یکدیگر افتاده اند. این جا اگر قتلى یا جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت را پذیرفت. در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور دارند مردان آنها را کنار می برند. از این رو پذیرفتن شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص ندارد. 🔹برابرى شهادت دو زن با شهادت یک مرد در امورى مانند قتل و زنا کاملاً متناسب با روانشناسى زن مىباشد، زیرا: 🔹زن نسبت به مرد بسیار با حیاتر است و به خاطر حجب و حیایى که دارد در برخورد با صحنه هایى چون زنا معمولاً رو برمىگرداند و خیره نمىشود، برخلاف مرد که حساسیت و تجسس در او تحریک مىشود. شیوه مواجهه زن با چنین منظرههایى نقصى براى او نیست ، ولی به طور طبیعى امکان اشتباه در تشخیص افراد و چگونگى مسأله در او بیشتر است و افزون شدن تعداد شاهد از احتمال خطا میکاهد. 🔸از طرفی بر اساس نظر روانشناسان زنان ازروحیه لطیف تربرخوردارند و احساسی تر هستند بنابراین سریعتر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند. 🔹در بسیارى از حقوق مرد و زن با هم تفاوت دارند مثلاً اگر مردى مرتد شود با شرایطى حکم او قتل است ولى اگر زنى مرتد شود حکم او قتل نیست یا وظایفى که بر دوش مرد قرار داده شده بر زن نیست. مکانیسم خلقى زن و مرد با هم متفاوت است. روحیات و اخلاق زن و مرد با هم یک جور نیست. توقعى که خداوند از زن دارد با توقعى که از مرد دارد یکى نیست. خداوند زن را براى امرى خلق کرده و مرد را براى هدف دیگرى آفریده است. این دو گرچه از یک جنس اند امّا با هم مساوى نیستند. برگرفته از: کتاب فلسفه حقوق کانال بصیرت، پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈