متن شبهه: ما این حق را نداریم که به کودکان از سنین خردسالی بیاموزیم که به چه چیزی اعتقاد داشته باشند؛ بلکه به آن‌ها باید نحوه‌ی فکر کردن را آموزش دهیم. (ریچارد داوکینز) پاسخ شبهه: 1⃣گزاره اول (عدم آموزش اعتقادات به کودکان و معتقد بارآوردن آنان) مبتنی بر این پیشفرض است که، کودکان توان درک عقاید صحیح و عقاید غلط را دارند. خب! از چه سنی کودکان، چنین توانی دارند؟! آیا این ادعا با تجربه‌ بشری و نیز تحقیقات روان‌شناسی رشد (مانند تحقیقات پیاژه در رشد شناختی کودکان) سازگار است؟ 2⃣ پیشفرض دیگر این سخن، آن است که برخی شیوه‌های فکر کردن، صحیح و برخی دیگر غلط است. خب! به چه دلیلی شیوه‌های فکر کردن را، به انتخاب کودک واگذار نمی‌کنید؟ (همانطور که انتخاب عقاید را به انتخاب و آزادی اندیشه وی واگذار کردید؟) 3⃣ به چه دلیلی، کودک باید به همان شیوه‌ای که شما فکر می‌کنید، فکر کند؟ ✅ به همان دلیلی که اعتقادات را نباید آموزش دارد و کودکان را بر عقیده‌ای از قبل تاییدشده، بار آورد؛ ✅به همان دلیل نحوه‌ی فکر کردن نیز نباید از پیش تعیین‌شده باشد! چرا آزادی اندیشه و آزاداندیشی کودک و توانایی و حق انتخاب‌گری وی را محترم نمی‌شمارید؟! ملاحظه می‌شود که لازمه منطقی سخن بالا، برچیده شدنِ نظامِ آموزش و تربیت است! 4⃣ اما پاسخ حلی "اساس تربیت، زمینه‌سازی مربیان برای رشد و بالندگی فکری، عقیدتی و رفتاری کودکان است". درست است که، برخی از باورها و عقاید، خرافی و نادرست است؛ اما همه باورها اینگونه نیست! همانگونه «شیوه تفکرِ صحیح»، نیازمند آموزش است، تبیین و انتخاب عقیده صحیح و منطقی نیز، نیازمند یاری‌رسانی مربیان است. 5⃣امروزه، برخی تمام باورهای دینی و متافیزیکی را غیرعلمی و غیرمنطقی دانسته، و بر آموزش تفکر تاکید می‌کنند. تربیت سکولار و نیز تربیت لیبرال، بر اساس مبانی معرفت‌شناختی و دین‌شناختی مانند⬇️ _(تقابل عقل و دین و علم و دین) و انسان‌شناختی مانند⬇️ _(اومانیزم)، تلاش می‌کند حضور دین و تربیت دینی، در آموزش و پرورش را، انکار نماید؛ درحالی که در تربیت اسلامی، تربیت اعتقادی با تربیت عقلانی همراه است،زیرا⬇️ «برخلاف مسیحیت، در اسلام دین و دینداری با عقل‌ورزی، دانش‌اندوزی تقابلی ندارد». در تربیت اسلامی، تقلید در اصول دین، حرام است و متربی باید در اصول اعتقادی خود، تحقیق نماید. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈