«عقلانیت»
🌿 انتظار، عامیانه، عالمانه، عارفانه ( ١١ )
📣 علاقهٔ عامیانه به منجی
🔹 این علاقهٔ اگر چه قابل احترام است، ولی ممکن است دچار آسیبهایی گردد که بعضا جبرانناپذیر هستند. امیرالمومنین (ع) میفرمایند: «دوستی عوام و عامیانه بریده میشود مانند بریده شدن ابر، و زایل میشود چنان که سراب زایل میشود» (غررالحکم، حدیث ١١٢٩) البته علاقههای فطری و ابتدایی موجود در جامعه را باید محترم شمرد، چرا که گاهی اینگونه علاقهها آغاز یک شور و شعور عمیق هستند.
🔹 گاهی برخی از سر ناآگاهی میگویند: «گریه برای امام زمان بس است. حالا دیگر نوبت معرفت است» غافل از اینکه اگر معرفت بالا برود، اشک هم زیاد میشود. لذا اگر کسی آگاهی پیدا کرد، اما اشک و سوز و آهش بیشتر نشد، باید در آدمیت و انسانیت خود تردید کند. این یک اصل مهم است که علم، خشیت را افزایش میدهد؛ به همین دلیل است که خداوند متعال میفرماید: «فقط بندگان عالم خدا هستند که از خدا خشیت دارند» (فاطر، ٢٨)
🔹 اگر کسی عواطف دینی خود را در سطح مقدماتی نگه دارد، درحالیکه موقعیت اقتضا دارد که او رشد بیشتری داشته باشد، آنگاه چه بسا این ایستایی، موجب انحراف او گردد. نمونه ای از علاقههای عامیانه را میتوان اهمیت دادن به دیدار حضرت، بدون توجه به فلسفه غیبت، انتظار و ظهور دانست. هرچند با چنین علاقه هایی باید محترمانه برخورد کرد، اما سوال اینستکه چگونه میتوان ادعای عاشقی و تمنای دیدار داشت، ولی به آرمانهای حضرت بیاعتنا بود؟!
🔹 حضرت آیت الله بهجت(ره) میفرمایند: «آیا میشود رئیس و مولای ما حضرت ولیعصر (عج) محزون باشد و ما خوشحال باشیم؟! ایشان در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!» «کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!»
🔹 این آدمها که تنها مشتاق «دیدن» حضرت هستند و به مصائب عالم بشریت و رسالت آن حضرت کاری ندارند، معمولا گرهی از کار حضرت باز نمیکنند. هرچند ممکن است در صورتی که صادق باشند، حضرت به درد آنها بخورد.
👈 ادامه دارد ...
🔘 منبع: کتاب "انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه" اثر استاد پناهیان