اوج قساوت و بی مسئولیتی در ارتباط با تعیین تکلیف پلیسی که بیش از دوساله بین مرگ و زندگی دست و پا میزنه !
با چه لفظی با چه عبارتی میتوان این شکنجه روحی ایکه به این پلیس و خانواده اش وارد میشه رو توصیف کرد که بیش از دوساله داره میکشه پرونده جوانمردی، همینطور بلاتکلیف ، یه دادگاه میگه حکمش اعدامه یکی دیگه میگه معلوم نیست
تصور کنید حکم اعدام پدرتون بیاد ، بعدم بگن حالا شایدم حکم برگرده ، در مدت زمان روزهایی که در این بلاتکلیفی میگذره چه بر سر شما خواهد آمد ؟
آیا فرزندان این شخص، مادر پیرش ، با این فشار فوق العاده ایکه از بلاتکلیفی دارن تحمل میکنند هرگز به زندگی عادی باز خواهند گشت ؟
چه بازی وحشتناکی با روح و روان این آدم و خانواده اش داره میشه در سکوت کامل خبری .
بیش از ۵۰ هزار امضا جمع شد از مردم ولی دریغ از پیگیری اونهمه امضا
چرا تکلیف اش روشن نمیشه ؟
تا کی خانواده ی این آدم باید تن لرزه داشته باشن و شبها رو با کابوس اعدام عزیزشون سر کنن ؟
آبا بچه های این آدم تا اخر عمرشون درگیر عواقب ماهها ترس و دلهره بابت اعدام پدرشون و بلاتکلیفی بین مرگ و زندگی نخواهند بود !؟
چرا اینکارو میکنید ؟
چرا تکلیف پرونده روشن نمیشه ؟!
اگر اعدامش کنید ، پس این دو سالی که هزار بار خودش و خانواده اش مردن و زنده شدن چی میشه ؟
بعد از این توقع دارید پلیس ها دیگه جرات کنند جلوی قداره کش ها بایستند ؟
خانواده اش چرا اینجور باید از بلاتکلیفی تنبیه و شکنجه شوند ؟
پلیس تا کی باید مصونیت قضایی در برابر قداره کش ها نداشته باشه و خودش،و خانواده اش اینطور شکنجه شن