#⃣
#زمینه
#⃣
#سبک_شهادت_امام_کاظم
#⃣
#موسی_بن_جعفر
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...
✅
#بند_اول
می خوام یه کم روضه بخونم برات
می خوام بگم چیکار کردن باهات
رد زنجیر موند آقا روی پاهات
کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن
خیلی تورو آزردن
کفن برات آوردن و غصه برات خوردن
با احترام بردن
روی تنت نعلای تازه که نرفت آقا
ای آه و واویلا
ناموس تو نرفت میون گله ی گرگا
ای آه و واویلا
آقا غریبی اما به یاد شه بی حبیبی
آقا غریبی اما همش یاد شیب الخضیبی
✅
#بند_دوم
یه خواهری روضه میخونه برات
میخواد بگه از خشکی لبات
بگه چیکار کردن با بچه هات
خوش غیرتم بردن ماها رو میون اغیار
آره بی علمدار
هم صحبتم با خولی و شمر و سنان ناچار
ای وای از اون بازار
این دخترا با کتکِ زجر میشدن بیدار
دادن مارو آزار
چقد میبارید سنگ داداش از رو در و دیوار
از مردم و انظار
کوتاه نیومد،گفتم با ما راه بیا راه نیومد
کوتاه نیومد،می گفت رقیه که بابا نیومد
✅
#بند_سوم
روی لبات جای چیه خیرزان؟
انگشترت هست تو دست ساربان؟
سرت برای نیزه دار سایه بان
من اومدم بالا سرت ای وای دیگه دیره
شمر موتو میگیره
یکی جلوی خولی نامرد و بگیره
ای وای دیگه دیره
پایین قتلگاه اخه شمر چقد آب میخورد
خولی شراب میخورد
از پیرمردا سنگ واسه کسب ثواب می خورد
خولی شراب می خورد
کار دعا نیست،این شمر از اینجا که بیرون بیا نیست
کار دعا نیست،خولی هنوز ول کن ماجرا نیست
✍
#حسین_عیدی