ای درون دل تو پنهان و دل از تو بیخبر
گاه سوسو میزند بر قلب، نورت ای قمر
عمر بگذشت و نچیدم از درخت تو ثمر
کاش بینم طلعت روی تو را وقت سحر
هرچه پیمودیم جز یاد تو، شد خون جگر
از همه لذات فانی نیست هیچگونه اثر
همدم شبهای تارم باشد این اشک بصر
از ازل در حیرتم در انتظار یک قَدَر
هیچم و از هیچ ناید جز خطا و جز هَدَر
هَل مِنَ الأهلِ الکَرَم الّا الکراماتِ صَدَر...؟
روحالله صادقی
🆔
@bikarane11