روضه امام جواد ▪️▪️▪️▪️
باور نتوان کرد سلامی بفرستیم
آن گاه از این خانه جوابی نفرستند
دیوار حرم شسته به اشک است بگویید
تا قمصری از آن عطر و گلابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که براین گریه ثوابی نفرستند
*قربونت برم امام رضا، از همین جا سلام بده به آقا…
“السلام علیک یا علی بن موسی الرضا”
آقاجون اجازه بده روضه جواد الائمه ات رو بخونیم، چه جوادی” چه جوادی” جوان ترین امام بین دوازده امام، حضرت جوادالائمه هست؛ این قدر رئوف و مهربون بوده، این قدر بخشش می کرده، این قدر زیبا بوده…” گفتن باید توسط ام الفضل انتقام بگیریم، من نمی دونم چه ظلمی کرده بود، آقا به خودشم گفت بگو من چه کردم به تو که این زهر رو به من دادی! خیلی دردناکه… الله اکبر” این قدر سوخت صدای ناله جوادالائمه و مناجاتش بلند بود گاهی هم می گفت: تشنمه…
بعضیا این طوری روضه خوندن: کنیزی از کنیزان گفت اگر منو بکشند هم باید آب به لب های جوادالائمه ابن الرضا برسانم، خودشو رسوند پشت در اتاق یه مرتبه ام الفضل دیدش؛ چه می کنی؟ گفت : ناجنس مگه نمی بینی آقا تشنشه؟! ناله میزنه! آب ها رو گرفت به زمین ریخت، دستور داد زن ها و کنیزا کف بزنند، طشت بزنند، صدای بلند هلهله کنند. کسی دیگه صدای مظلومیت جوادالائمه رو نشنوه…”
هلال بن نافع یا نافع بن هلال می گه من این قدر دلم برای حسین سوخت به سرعت رفتم برای حسین آب آوردم به لب تشنش برسونم وارد سرازیری گودال شدم یه وقت دیدم نانجیب شمر خون آلود داره بیرون میاد، سر مقدس رو به دست گرفته، کجا میری؟! آب برای چی آوردی؟!! حسین تشنه بود… گفت: من سیرابش کردم… آی… آبی که آورده بود به زمین ریخت دیدم داره می لرزه گفتم: سر رو بریدی چرا می لرزی؟!! گفت: من یه صدای ناله ای شنیدم… الله اکبر” زمین و آسمان تیره و تار شد… یه وقت امام چهارم فرمود عمه جان به خدا الان بابامو به شهادت رساندن، زودی به همه بگو فرار کنند… آخ دیدن یه سری بالای نیزه رفت، هلهله لشگر بلند شد… اما این طرفه خیمه ها این زن و بچه ها هی می گفتن وا محمدا…، وا علیا…، وا حسینا
@Arsheyan_Eshgh