در شام غم چه ها کشیده زینب
از جور و کین جانش رسیده بر لب
شام بلا شام غم و عذاب است
اهل حرم بسته به یک طناب است
قلب همه اهل حرم شکستند
دست یتیمان حسین ببستند
بردند اسیران را به کوی و بازار
دیدند زدشمنان ز کینه آزار
از این ستم خون شد دل اسیران
بر روی نیزه ها سر شهیدان
به زخم آنها بی حیا نمک زد
در بین ره بر کودکان کتک زد
از این مصیبت همه دلها کباب
اهل حرم، مجلس بزم شراب
بزم می و کینه ی اعدا کجا؟
نامحرم و زینب کبری کجا؟
در یک طرف یزید و تشت زر بود
در یک طرف سجاد خون جگر بود
در یک طرف سری و تشت طلا
در یک طرف حریم آل عبا
در یک طرف دشمن دور از خدا
در یک طرف زینب عزیز زهرا
در یک طرف امام بی قرینه
در یک طرف رقیه و سکینه
در یک طرف دشمن قرآن بود
در یک طرف ناله و افغان بود
در یک طرف به تشت زر نورعین
راس شهید کربلایی حسین
عزیز زهرا زده دم ز محبوب
یزید بی حیا بزد به لب چوب
قامت زینب زین الم خم شده
توان دخت فاطمه کم شده
بس کن مگو (رضا) ز شام بلا
بدتر بود ز ظلم کرب و بلا
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید