شعر زیبای دست در دست تو دادیم دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت   مژه ات تیر کجی بود و برای پرتاب چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت همه انگار که نا خواسته لبخند زدند  نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت حفره ای بود پر از خون وسط سینه ی من  مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی اشهدان علی گفت اذان شکل گرفت مثل خونی که به رگ های بدن جریان داشت شیعه گی نیز پس از این جریان شکل گرفت با تو هر جای خرابی شده آباد ترین بی تو در شهر خرابات مغان شکل گرفت با علی اصغر تو روز جهانی عطش با علی اکبر تو روز جوان شکل گرفت سر مولا که سری گشت میان سر ها نقشه قتل علی در رمضان شکل گرفت محسن عراقی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》