⚘شاه بانوی حرم⚘ فخر دارد شهر قم بر تربتت،معصومه جان دل بنازد بر حیا و عفّتت معصومه جان شاه بانوی غریبم ! سوی ایران آمدی ؟ روح وجان من فدای غیرتت معصومه جان درحدیث است هر کسی زائر شود بر تربتت جنّت است واجب بر او،از عزّتت معصومه جان گر نشان فاطمه پیدا نباشد در بقیع خاک قم دارد نشان از عترتت،معصومه جان شاه بانوی عرب!بر سوی ما هم کن نظر کن دعابر حال ما،از راءفتت معصومه جان از خدا خواهم که تا زائر شوم با معرفت من همی حیرانم از معرفتت معصومه جان از فراق ودوری جانت رضا،در محنتی؟ من به قربان فراق ومحنتت معصومه جان این دل درمانده ام مست شراب عشق توست! جام دل را پر کن از آن شربتت معصومه جان امشبی مست حضورم رحم کن بر حال من چشم من در انتظاررخصتت معصومه جان آن حضورم ده که غرق رمز ورازِ عشق توست ! تا فدا سازم دلم بر خدمتت معصومه جان می کشاند سوی قم مهرت، دلم را نا گریز مرحبابر آن مقام و رفعتت معصومه جان ناز خاتون دلم! بر گو چه نامم من ترا؟ فاطمه گویم ،فدای شهرتت معصومه جان شاه بانوی حرم! تا کی بگوییم العجل دل به جان آمد،قسم بر شوکتت معصومه جان! شعر از :خدیجه درستی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》