‌ °✾͜͡👀 🙊 💬 ‌‌پسرعمم تعریف می‌کرد میگفت کوچیک بودم کلاس دوم ابتدایی، ی جایی دیده بودم تخم مرغ آوردن زدن به سقف از توش کاغذهای رنگی ریخت پایین منم از اون صحنه خیلی خوشم اومده بود. گذشت تا روز معلم شد. منم به بچه ها گفتم یه سوپرایز دارم مراسم فردا رو منم حساب کنید؛ میگه فردا صبح می خواستم برم مدرسه رفتم یواشکی تخم مرغ برداشتمو زیر لباسم قایم کردم، رفتم مدرسه تا معلم اومد تو کلاس تخم مرغ زدم رو سقف همه ریخت رو سر معلمم😂😂 میگه تازه اونجا بود فهمیدم توش باید خالی میکردم کاغذ پر میکردم. هر وقت تخم مرغ میبینم یاد خاطر او میوفتم😂 ''📩'' [ 630 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal