🇵🇸«عـاشـقـان شـهادت»🇵🇸
. حاجی پامنبـرمیگفت؛ یرفیقداشتمرتبه سهکنکور شدهبود خیلیدرسخونبود. میگفت سرکلاس هرچندیباربلنـدمیشد میرفتبیرون، هرزنگهممیرفت🚶 برامسوالشدهبودکهایشونچرانقدر ازکلاسمیرهبیرون! چیکارمیکنه؟🤔 یبارپشت سرش منماجازهگرفتمرفتمبیرون دیدم رفت نمازخونه، سرش و گذاشت رو مهر،شروعکرد مناجاتکردنواشکریختن😢 باتعجبنگاشمیکردم👀 وقتیبلند شدکهبیادبیرونمنودید گفتتواینجاچیکارمیکنی؟؟ گفتمقضیهچیهچراهیمیاینمازخونه؟ گفت:منخیلیزود زود واسه خدا دلم تنگ میشہ...💔 میگفتبعدها "شهید" شد🌿