هدایت شده از تاملات حقوقی
✍حضرت آیت اللّه ره(امامت و مهدویت) 🌺نظام امامت از انقلابى‌ترین برنامه‌هاى اسلامى نظام امامت ‌یکى از انقلابى‌ترین و سازنده‌ترین برنامه‌هاى اسلامى است(ایمان و عقیده به این نظام کم‌ترین فایده ‏اش بازدارى و کنترل هر نظام دیگر است که بر اوضاع مسلط شده باشد، عقیده به نظام امامت،آن نظامات غیرشرعى را نیز محدود مى‏کند و از دیکتاتورى و مطلق‌العنانى آن‌ها جلوگیرى مى‏نماید، و افراد را از این‌که دربست ‏خود را در اختیار آن‌ها بگذارند،مانع مى‏شود. که باشد در همان مرحله نظام بازدارى از ظلم و فساد و استضعاف است که بیشتر از این در این‌جا مجال شرحش نیست)که متأسفانه از آن به‌طور کامل در پیشبرد مقاصد و اهداف اسلام، امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با تجاوز و استضعاف، استفاده نمى‌شود، و چنان‌که باید به عموم تبلیغ نشده و ایمان به این نظام و ابعاد آن و تعهداتى که شخص مؤمن به این نظام دارد، در یک سطح همگانى و با اهمیت عرضه نمى‌شود. به نظر این‌جانب تمام یا عمده نقاط ضعف و عقب‌ماندگى‌هاى جامعه، از عدم توجه به این برنامه و مشخص نکردن تابعیت و ملتزم نبودن به لوازم عقیده به امامت و نشناختن آن، مایه گرفته است، و این‌که بسیارى امامت را در عصر حاضر یک امر اعتقادى خارج از عمل مى‌شمارند و آن‌را مربوط به دوران و امام مى‌دانند، و نمى‌دانند که هم‌اکنون نیز نظام امامت قائم و برپاست و فقط تبعیت از آن، راه نجات دنیا و عقبى است. ⭕️ عقیده به نظام امامت در تمام شؤون، قدرت سازندگى دارد عقیده به نظام امامت و حکومت ‌شرعى، در تمام شؤون، قدرت سازندگى دارد، و شعبه‌اى از عقیده توحید خالص است که از آن انفکاک ندارد، و حدیث‌ شریف معروف: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیّة‌» (منتخب‌الاثر/۱۵) همین استمرار و همین لزوم اطاعت دائم و در تمام اعصار و ازمنه و مناطق را تأیید مى‌نماید و چون عقیده به نظام امامت رشته‌اى از عقیده به توحید و حکومت‌ خدا و سلطنت‌ حق است، هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.و چون اطاعت داشتن از دیگر، یک نوع و عملى است، حضرت صادق‌ علیه‌السلام در ضمن حدیثى مى‌فرماید: «لا دین لمن دان الله بولایة امام جائر لیس من الله» (کافى/۱/۳۷۵) «دینى نیست از براى کسى که خدا را به ولایت پیشواى ستمکارى که از جانب خدا نیست، عبادت کند.» حضرت امام باقر‌ علیه‌السلام مى‌فرماید: «قال‌الله تبارک و تعالى: لاعذبن کل رعیة فى الاسلام دانت ‌بولایة کل امام جائر لیس من الله، و ان کانت الرعیة فى اعمالها برة تقیة، و لاعفون عن کل رعیة فى الاسلام دانت ‌بولایة کل امام عادل من الله، و ان کانت الرعیة فى ‌انفسها ظالمة مسیئة‌»؛ (کافى/۱/۳۷۶/ح۴) «خداوند متعال فرموده است: البته عذاب خواهم کرد هر رعیتى را که در اسلام متدین گردد به ولایت هر پیشواى ستمکارى که از جانب خدا نیست، اگرچه رعیت در کارهاى خود نیکوکار و پرهیزکار باشد و البته عفو مى‌کنم از هر رعیتى که در اسلام متدین گردد به ولایت امام عادلى که از جانب خدا باشد، اگر چه در ذات خود ستمگر بدکردار باشد.» ⭕️از امثال این احادیث (مخفى نماند که احادیث‏ بسیار در موضوع ولایت اهل‌بیت‌(ع) و این‌که هیچ عملى بدون ولایت نفع نمى‏دهد وارد است، که قسمتى از آن‌ها را در کتاب‏ «امان‌الامة‏» نقل کرده‏ ام، و همه بر اهمیت و این‌که باید امت آن‌را تعظیم نموده و از آن اطاعت داشته باشند، دلالت دارند) اهمیت امامت و ، و نقش آن در اجتماع معلوم مى‌گردد و این‌که اگر ملتى و فردى در این اصل مسامحه کند و به نظامى که بر اوضاع مسلط است و به شرعى بودن آن، اعتنا نداشته باشد و در این موضوع خود را مسؤول نشمارد (اگرچه در کارهاى دیگرش مواظب دستورات شرع باشد) مستحق بازخواست و عذاب خواهد شد. و نیز از این احادیث استفاده مى‌شود که ، نظام محدودى نبوده و مستمر و جاودان مى‌باشد و همیشه منعقد است و هیچ‌گاه تعطیل نشده و نخواهد شد. در عصر ما نیز حکومت‌ شرعى بر این اساس برقرار است و هیچ کس در ترک آن و قبول نظامات دیگر معذور نیست و عقیده به وجود امام عصر‌ (عج) و حیات آن حضرت معنایش اعتقاد به وجود حکومت‌ شرعى و لزوم اطاعت از اوامر و پیشنهادها و دستورات است. بنابراین، هیچ‌کس و هیچ گروه بر کسى نمى‌تواند حکومت کند، ولایت و سلطنت ندارد، مگر به اذن الله و به حکم خدا، و همه مردم باید در تحت ‌حکومت ‌خدا و داخل در سلطان‌الله، و مطیع احکام‌الله و ساکن مملکت‌الله باشند. پس حکومت‌هایى که من جانب‌الله نیستند، طبق هر رژیم و برنامه‌اى که باشند، باطل، و اطاعت از آن‌ها بالذات است، و فقط حکومت ‌خلفاى الهى و کسانى که از جانب آن‌ها نیابت دارند، شرعى و است و این منصب براى احدى غیر از آن‌ها ثابت نیست