در حصار دلتنگی جامانده ای ، چشمانم در تکاپوی تو تمام فصلها را می‌بارد از دوری و غزل غزل از چکامه های یادت می سراید و در آغوش می فشارد تا تو را حک کند بر عقیق سرخ دلم البنین دره کردی