‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ __________________________________ 🌱 (۲) 🔸ادامه فصل اول : شناختن نفس مقدمه شناختن خدا 📍تاثیر شناختن نفس در تهذیب اخلاق و نیز شناختن خود ، موجب شوق به تحصیل کمالات و تهذیب اخلاق و باعث‌سعی در دفع «رذائل» می‌گردد ، زیرا که آدمی بعد از آنکه حقیقت‌خود را شناخت ودانست که : حقیقت او «جوهری» است از «عالم ملکوت» ، که به این عالم جسمانی‌آمده باشد ، که به این فکر افتد که : چنین جوهری شریف را عبث و بی‌فایده به این عالم‌نفرستاده‌اند ، واین گوهر قیمتی را به بازیچه در صندوقچه بدن ننهاده‌اند ، و بدین سبب‌در صدد تحصیل فوائد تعلق نفس به بدن بر می‌آید ، و خود را به تدریج‌به سر منزل‌شریفی که باید می‌رساند . و گاه است که گوئی : من خود را شناخته‌ام ، و به حقیقت‌خود رسیده‌ام . زنهار زنهار ، که این نیست مگر از بی‌خبری و بی‌خردی . عزیز من چنین شناختن را کلید سعادت‌نشاید ، و این شناسائی ترا به جائی نرساند ، که سایر حیوانات نیز با تو در این شناختن‌شریک‌اند ، و آنها نیز خود را چنین شناسند . زیرا که : تو از ظاهر خود نشناسی مگر سر وروی و دست و پای و چشم و گوش و پوست و گوشت ، و از باطن خود ندانی مگر این‌قدر که چون گرسنه شوی غذا طلبی ، و چون بر کسی خشمناک شوی در صدد انتقام‌برآئی ، و چون شهوت بر تو غلبه کند مقاربت‌خواهش نمائی و امثال اینها ، و همه‌حیوانات با تو در اینها برابرند . پس هرگاه حقیقت تو همین باشد از چه راه بر «سباع» و «بهائم» ، مفاخرت‌می‌کنی ؟ و به چه سبب خود را نیز از آنها بهتر می‌دانی ؟ و اگر تو همین باشی به چه سبب‌خداوند عالم ترا بر سایر مخلوقات ترجیح داده و فرموده : «و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا» یعنی : «ما تفضیل دادیم فرزندان آدم را بر بسیاری از مخلوقات خود» . و حال اینکه در این صفات و عوارض ، بسیاری از حیوانات بر تو ترجیح دارند . پس باید که : حقیقت‌خود را طلب کنی تا خود چه چیزی ، و چه کسی ، و از کجاآمده‌ای ، و به کجا خواهی رفت . و به این منزلگاه روزی چند به چه کار آمده‌ای ، تو رابرای چه آفریده‌اند . و این اعضا و جوارح را به چه سبب به تو داده‌اند ، و زمام قدرت واختیار را به چه جهت در کف تو نهاده‌اند . و بدانی که : سعادت تو چیست ، و از چیست ، و هلاکت تو چیست . و بدانی که : این صفات و ملکاتی که در تو جمع شده است‌بعضی از آنها صفات‌بهایم‌اند ، و برخی صفات سباع و درندگان ، و بعضی صفات شیاطین ، و پاره‌ای صفات‌ملائکه و فرشتگان . و بشناسی که : کدام یک از این صفات ، شایسته و سزاوار حقیقت تو است ، و باعث‌نجات و سعادت تو ، تا در استحکام آن بکوشی . و کدام یک عاریت‌اند و موجب خذلان‌و شقاوت ، تا در ازاله آن سعی نمائی . و بالجمله آنچه در آغاز کار و ابتدای طلب ، بر طلب سعادت و رستگاری لازم‌است آن است که : سعی در شناختن خود ، و پی‌بردن به حقیقت‌خود نماید ، که بدون آن‌به سر منزل مقصود نتوان رسید. 📖 🌱 مرحوم ملا احمد نراقی