در "" حسرت گذشته "" ماندن،
چیزے جز از دست دادن امروز نیست؛
تو فقط یكبار *هجده ساله* خواهے بود ...
یكبار *سے ساله* ...
یكبار *چهل ساله* ...
و یكبار *هفتاد ساله* ...
در هر سنے كه هستے، روزهایے
بے نظیر را تجربه مے كنے،
چرا كه مثل روزهاے دیگر،
فقط یكبار تكرار خواهد شد
هر روز از عمر تو
زیباست و لذتهاے خودش را دارد،
به شرط آنكه
*زندگے كردن* را بلد باشے