هدایت شده از سفارشات گسترده نور ✨
🔴♨️عاقبت‌خلوت درایام جوانی توی حجره بودم یه شب که برف امده بود و‌هوا سرد, دیدم درمیزنند خانم جوانی بود گفت: جناب آشیخ طلبه من امشب جا ندارم سردمه منو تو حجره‌ت جا بده. گفتم نه ‼️ در رابستم اما دوباره در زد و گفت :من اگر دست عیاشان بیوفتم و... تقصیر تو هست. بالاخره شدم و او وارد شد😓 بعد از چند دقیقه گوشه اتاق شروع کرد به ریز که مرا به گناه بکشاند😰 نتواستم تحمل کنم بلند شدم وگفتمادامه داستان 👇 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 🚫فقط‌یک‌لحظه‌تصمیم‌ویک‌عمر اثارش..💯😭 🎥 بازسازی‌ تصاویر با 🎬☝️