11 ❗️😨😶 ✨خاطره ; کمتر شنیده شده از آیت الله بهجت فومنی🌸🌺 🔶یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند .😱😥 🔷آیت الله بهجت به بچه‌ها فرمودند : بیایید با شما کار دارم. 🔶دیدم آقا فرمودند: جن ترس ندارد ، آن‌ها کاری به مومن ندارند . 🔷ایشان گفتند:"من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد.😨 🔶گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم ، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم.👳‍♂️ 🔷پاسی از شب که گذشت ، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد.👣 🔶 از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد👀.دید که من اینجا خوابیدم و عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: برویم🚶‍♂️ ."❤️ @Atredelneshin_eshgh🖤