فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی‌جالب‌برای‌زن‌وشوهرها ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش درﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ می‌کردﻧﺪ. شبی ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ‌ای ﺑﺮایش ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮ و ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن‌آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ نمی‌تواﻧﻢ ﺑﺨﺮم، ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم. ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد... ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آن روز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم‌ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ‌ای ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ و ﺑﻪﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ اما ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ و فروخته اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ نویی برای ﺳﺎﻋﺖ او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ... لحظاتي هردو ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت و اشک‌رﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ کردﻧﺪ. اما اشک‌هاﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧبود ﮐﻪ ﮐﺎر و پولشان ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ، بلکه ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام به دﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی و خوشحال کردن دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ.... 👌پیامبر رحمت صلّی‌الله‌علیه‌و آله وسلّم: خداوند به‌زنان مهربان‌تر از مردان است. هیچ مردی نیست که زنی از محارم خود را خوشحال و شادمان سازد، مگر این‌که خداوند درروز قیامت او را شادمان گرداند.📚اصول کافی، ج۶،ص۶ ✅ کانال آوای رحــ‌مـــ🌞ــت ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1894318298C8d85a28746