در رابطه با ردصلاحیت روحانی و نامه سرگشاده اش ۱. اول اینکه شورای محترم نگهبان بخاطر مصلحت نظام و حیای عامه، بسیاری از مصادیق را در ردصلاحیت روحانی عنوان نکرده است. ۲. دوم اینکه روحانی در جای جای نامه خود که نام آن را دفاع از جمهوریت گذاشته، بارها و بارها از اینکه دوبار توسط مردم انتخاب شده و بخشی از واجدین شرایط به او رای داده اند، ابراز مباهات کرده و به اعضای شورای نگهبان فخر فروخته و چون آنها منتخب مستقیم مردم نیستند، ادبیات متکبرانه بکار برده است. شاید روحانی فراموش کرده در دور اول با نیم درصد بیشتر به دلیل تقسیم رای بین کاندیداهای اصولگرا رئیس جمهور شده و در دور دوم با تخلف و رای حرام و تدلیس بر کرسی ریاست دوباره نشسته بود. ضمن اینکه میزان محبوبیت و مقبولیت روحانی در روزهای آخر به زیر ۶ درصد رسیده بود. ۳. ادبیات نامه نشان می دهد متن اولیه توسط افرادی دیگر نوشته شده و روحانی نهایتا بخش هایی را حذف و بخش هایی را اضافه کرده است. آثار قلم افرادی چون حسام آشنا، رضا صالحی امیری، علی یونسی، ابراهیم حاجیانی، محمد فاضلی و... دیده می شود. ۴. همانطور که علی مطهری گفته است، نامه روحانی یک سند تاریخی است. روحانی از صدر تا ذیل نامه در حال اثبات این نکته است که از اول انقلاب دارای سمت ها و پست های مهم سیاسی و امنیتی بوده است. بارها به سوابق و مسئولیت‌های خود در چهار دهه پس از انقلاب اشاره می کند. این موضوع به این دلیل بسیار مهم است که همین روحانی در دوران ریاست و پس از آن و در تدوین متن همین نامه، بارها و بارها از جانب و به نمایندگی و با فیگور اپوزیسیون خود را مطرح می کند. نامه روحانی یک سند تاریخی است که نشان می دهد چگونه فرصت طلبان و قدرت طلبان پس از انقلاب اسلامی مانند آفتاب پرست در هر دوره ای رنگ عوض کرده و در جمهوری اسلامی پست و مقام گرفته اند اما همواره مدعی و طلبکار و پررو و وقیح بوده اند. در دوران پیروزی انقلاب حال و هوا ایجاب می کند که برای رهبر انقلاب واژه امام را بکار برد، پس از انقلاب حال و هوا و جو موجود ایجاب می کرد که اولین کسی باشد که در محل کار خود حجاب را اجباری کند، در سالهای پس از جنگ حال و هوای کارگزارانی ایجاب می کرد گرد سرمایه داران بچرخد، در دوره دوم خرداد سمت جریان حاکم غش کرده بود و حالا و پس از هشت سال دوره ریاستش که نکبت و رخوت و شکست کشور را در برگرفته بود اینگونه برای تایید صلاحیت خود دست و پا و عربده بزند. البته بر اساس یک انگاره اثبات شده، جاسوسها و نفوذی ها همواره از هادی خود دستور می گیرند که خود را درون سیستم حفظ کنند! ۵. به نظر ما، مشکل از روحانی و امثال روحانی نیست. مشکل از نجابت و سعه صدر و حیا و خویشتنداری نظام اسلامی است. مشکل این است که سیاست نظام در برخورد با کارگزاران خود، سیاست سمحه و سهله بوده است. مشکل این است که در یک قانون نانوشته، قرار است رؤسای جمهور پیشین هزینه اقدامات و مفاسد خود را ندهند. مشکل این است در جمهوری اسلامی بر خلاف غرب دموکراسی واقعی حاکم است و ... ۶. در آخر باید بگوییم روحانی در بخش هایی از نامه خود چند بار کلیدواژه "من می دونم" را تکرار کرده و به کنایه در رابطه این دوره خبرگان و موضوع عمر مقام معظم رهبری اشارات و کنایه های مطرح می کند. در اینجا بر اساس سنت های الهی ما به روحانی یادآوری می کنیم که قبل از تو، آن شیخ کوسه نیز از این ادبیات استفاده کرد و خداوندی که در مرصاد است در استخر فرح پاسخ او را داد. مرگ حق است و همه انسانها را سرانجام در برخواهد گرفت و برخی را در هول مطلع غافلگیر خواهد کرد... @BACHE_HEZBOLLAHi