قدم هایم به فرش ها که میرسد
گام های استوارت را حس میکنم
وقتی دستانم به دستگیره درب ها میرسد
گرمای محبت بخشت را لمس میکنم
به نور آفتابی که به پنجره می تابد،
کور سوی ندای آمدنت را تصور میکنم
اما....
مسیرت آنقدر پرنور و روشن است که بدون کورسوی نور هم میتوانی بیایی...
اما چرا نمیایی؟...😔😭
الـٰلّهُمَ عَجــِّلِ لوَلــیِّکَ اَلْفـ♡ـَرَجْ♥️
به
#قلم✍
خانم شیرین قدمی
😊🆔️ کانال بسیج دانش آموزی مازندران ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7