🔴راهبرد جمهوری اسلامی در سیستان و برخورد با جریان‌های آن منطقه چیست!؟ چرا رویکرد ایران در برخورد با کانون های قدرت در شرق (سیستان) با غرب (اقلیم کردستان)متفاوت است!؟ 🔹همناطور که دراین سال‌های اخیر در خبرها دیده و شنیده‌ایم ایران در یک کنشگری فعال به سمت تشکیل یک اتحاد بزرگ اقتصادی در شرق حرکت می‌کند‌. بازنمایی تشکیل یک فرادست (هژمونی) اقتصادی در شرق و آسیا با حضور و نقش آفزینی ایران از حیث جغرافیای سیاسی (ژئوپلوتیکی) خیلی دور به نظر نمی رسد. 🔹از طرفی سلطه‌ و حضور هژمونی غرب به رهبری آمریکا تا حد زیادی در این منطقه خصوصا در مرزهای شرقی ایران کاهش پیدا کرده و کارشناسان دیگر نقشی برای آمریکا در بازیگری‌های آسیای میانه متصور نیستند. 🔹از طرفی دیگر منطقه سیستان در حال تبدیل شدن به یک پایانه(هاب) جهانی برای اتصال ابرقدرت اقتصادی و فرادست تشکیل شده آن به آسیای غربی ،روسیه ،اروپا و آفریقاست بدان معنی که شاهراه‌ها (کلیدرها)یی که غالبا از سمت سیستان و بلوچستان وارد کشور می شوند نقطه عطف تثبیت قدرت و پایداری هژمونی اقتصادی آسیاست. 🔹همچنین باید درنظرگرفت که اساس رقابت سیاسی در منطقه آسیای میانی خصوصا پاکستان و افغانستان تا پیش از این رقابتی مرامی (ایدئولوژیک) خصوصا از حیث مذهب و با نقش‌آفرینی عربستان و جریان وهابیت به کمک سلطه نظامی آمریکا در این منطقه بود. 🔹حال آنکه امروز دیگر نه حرفی از دعواهای مذهبی_مرامی در این منطقه و نه حرفی از حضور نظامی آمریکاست و همه معادلات به سمت کنش‌های اقتصادی چرخیده است و در این میان جمهوری اسلامی ایران به واسطه جغرافیای سیاسی و نقش و راهبرد سیاسی خود (غرب و استکبارستیزی) به مهمترین بازیگر صحنه اقتصادی این منطقه تبدیل شده است. 🔹این بدان‌معنی است که منطقه سیستان و بلوچستان و در نگاه کلان‌تر آسیای میانی برای جهان و خصوصا ایران دیگر نقش امنیتی ندارد و همه معادلات را در چهارچوب اقتصادی به‌گزینی میکند. 🔹به عنوان شاهد مثال می توان به دیدار خارج از عرف رئیس‌جمهوری اسلامی ایران با شهباز شریف (نخست‌وزیر پاکستان) در بازارچه مرزی (مند-پیشین) اشاره کرد. 🔹بنابراین مهمترین شاخصه اقتصادی که ثبات سیاسی و امنیتی است برای ایران مهمترین راهبرد جمهوری اسلامی در منطقه سیستان است. 🔹در این میان مولوی عبدالحمید که تنها ابزار برای قدرتش یعنی نقش راهبری در جنگ ایدئولوژیک را در طی این تبدیل فضای امنیتی به اقتصادی در خطر می بیند و با کاهش توجه از سوی حامیان اصلی‌اش یعنی حاکمان عربی منطقه مواجه شده است، برای بقای خود و نجات قدرت چاره ای جز تلاش برای نشان دادن جریان مذهبی و قومی در این محدوده ندارد و با آشوب و برهم‌زدن جریان ثبات می کوشد سرعت تبدیل شدن سیستان به هاب اقتصادی منطقه را بکاهد و خود را همچنان دارای عمق نفوذ و اثرگذاری نشان دهد. 🔹باید توجه داشت که اساسا کسی که در قدرت است نیاز به آرامش،ثبات و امنیت دارد و هرگز به دنبال آشوب و برهم‌زدن شرایط امنیتی برای تثبیت قدرت یا نشان دادن اثرگذاری خود نیست. 🔸همچنین همانطور که خبرهای این روزها بسیار می بینیم گروه‌های تروریستی و اشرار در مناطق شرقی پرتحرک‌تر شده و تلاش دارند که فضای مرزهای ایران را ناامن نشان دهند و ایران را وادار به تحرکات سنگین نظامی و امنیتی کنند. این جریان هم می‌تواند همسو با دیگر اتفاقات منطقه با تحریک و حمایت کسانی باشد که از برقراری امنیت و رشد اقتصادی منطقه متضرر خواهند شد. 🔹درسوی دیگر کشور یعنی در غرب ایران معادلات به نحو دیگری است، باقی مانده جریان فکری_سیاسی بعث عراق، توده‌های فکری تکفیری_داعشی که از غرب تغذیه می شوند و احزاب سیاسی و جدایی طلب کرد وابسته به آمریکا در کنار بقای جنگ اخوانی-وهابی-شیعی سه قدرت ترکیه، عربستان و ایران همچنان فضای مرزهای غربی ایران با همسایگان را سیاسی و کنترل شرایط را امنیتی کرده و اساسا هرگونه تحرکی در این منطقه نیازمند کنش سیاسی محکم و یا حتی پاسخ نظامی قاطع است. 🔹به‌عنوان یک راه حل بنظر می‌رسد جمهوری اسلامی می‌تواند در آینده نزدیک و پس از اجرای مقدمات نقشه اقتصادی خود در منطقه و تکمیل کلیدرهای اقتصادی از طریق استان سیستان و بلوچستان با تقسیم این استان بزرگ به سه یا حتی چهار استان و با تمرکز مدیریتی و افزایش بودجه به تقویت زیرساختی و افزایش رضایتمندی مردم این استان و درنتیجه افزایش امنیت و رونق اقتصادی بپردازد ✍ سیدسراج‌الدین جزائری ✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794