🔴
همچنان به #آن_مرد فکر میکنم....
🔹 انتخابات که تجلی انتخاب و آزادی ملت ایران است، تمام شد و اکنون 60 روز از حادثهی تروریستی کرمان میگذرد...
بعد از چند روزِ سخت و نفسگیر، امشب زودتر از همیشه به خانه برگشتم، که شاید کنار خانواده کمی آرام بگيرم. اما یادم افتاد، فردا درست 60 روز است که از حادثهی تروریستی
#کرمان میگذرد و هنوز از
آن مرد ننوشتهام...
آنقدر یاد
آن مرد، مرا در خود غرق میکند، که چندبار از همین مبلِ کناری، صدایم میزنند و من نمیشنوم... نه اینکه نخواهم بشنوم، اینجا نيستم. کبوترِ خیالِ من پرواز کرده و رفته درست همان لحظهای که
آن کوهِ مرد استوار ایستاده بود و از یار خوش دین و ایمانش برایمان حرف میزد...
از اینکه در زلزلهی سال 83 زرند کرمان، آن شهیدهی پرستار، هزينهی بخیهی پای چند روز قبل زخم شدهی مردش را، جدا پرداخت کرد که با هزينهی زخم ناشی از زلزلهای که درمانش رایگان بود، قاطی نشود، میگفت...
از مجاهدت همسر فرشتهخویش در دورهی کرونا میگفت، سرش پائین بود و میگفت و میگفت و میدیدم که غمِ زیرپوستش، همهی وجودش را سرخ کرده است و آن لحظه از درون مرا به شکستی سکتهگون رساند.
نمیدانم
آن مردِ قصهی کرمانِ حاج قاسم، اکنون زیر آسمان گلزار کرمان است یا زرند خودشان، اما میدانم من، درست همین لحظه، از زیر گوشهای از آسمان پهناور ایرانمان، همچنان به ياد او هستم و من به جای او اشک میریزم، درست همانطور که ریختم و خواهم ریخت...😭
آری، من همچنان به #آن_مرد فکر میکنم...
✍سید بدون سانسور
13 اسفند 1402
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794