#صراط_مستقیم
♥️ پیامبر اکرم صلی الله و مردم در مسجد
نشسته بودند
♥️پیامبر از هر کدام حالی پرسید و میان
گفتگوی صمیمانه ، ناگهان چنین
گفت : 👇
الان کسی وارد خواهد شد که از اهالی
بهشت خدا خواهد بود
همه به در مسجد
نگاه کردند .
🌹مردی ساده وارد شد که تازه وضو گرفته
بود و هنوز صورت و ریشش مرطوب بود
سلامی کرد و
در گوشه ای از مسجد به
نماز ایستاد و پس از نماز هم به پیامبر
احترام گذاشت و رفت .
🌼روز بعد ، باز در همان جمع صمیمی ،
پیامبر همان جمله را گفت
و دوباره ،
همان مرد وارد شد .
🌹سومین روز که در لحظه ای دیگر ،
همان ماجرا تکرار شد ،
مردی از
یاران پیامبر دنبال مرد بهشتی راهی
شد و با گفتگویی دوستانه ، او را
مجبور کرد بگذارد شب را مهمانش
باشد .
مرد هم با عذرخواهی از کمی پذیرایی ،
او را به خانه برد و در اتاقی دیگر برایش
بستر خواب را پهن کرد ....
اما مرد مهمان ،
خواهش کرد که مرد بهشتی
هم کنار او بخوابد .
🌹هر چند مرد بهشتی فلسفه کار
مهمان را نمی فهمید ،
اما پذیرفت
مرد مهمان ، تا صبح نخوابید و چشم از
مرد بهشتی که آسوده خوابیده بود ،
بر نداشت .
🌼هنگام اذان ، مرد بهشتی برخاست
و نماز صبحش را ساده و کوتاه خواند .
مرد مهمان ، بی طاقت شد و ماجرای مسجد
را برای مرد بهشتی تعریف کرد و گفت :
من که از دیروز تا حالا ، ذکر یا نماز
عجیبی از تو ندیده ام ...
فکر می کنی چرا
از اهل بهشتی ؟
🌹مرد بهشتی ، لبخندی 😊 زد
و گفت : 👇
شاید به خاطر این که من ، همه
بندگان خدا ،
حتی کسانی را که به
من بدی کرده اند
دوست دارم
🌹🌼🌹🌼🌹
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
@Baghetamashyekhoda