🔴 آیا امتحان‌شدنِ انسان توسط انسانی دیگر برای ارزیابی ایمان او کار درستی است؟ 🔰 برخی از مؤمنین برای آزمودن و مطمئن‌شدن از ایمان مؤمن دیگری او را در برابر آزمایش و فتنه‌ای از پیش طراحی‌شده قرار می‌دهند. 🔰 مثال: برای آزمودن دست‌پاکی یک فرد، مبلغی پول در یک موقعیت خاص برای او قرار می‌دهند تا از پاک‌دست‌بودن او مطمئن شوند یا مردی را برای دانستن پاک‌نفسی او، از زنی می‌خواهند با او در ارتباط باشد تا مطمئن شوند این فرد نفسِ پاکی دارد. 🔰 آیا این ارزیابی از نظر کلام وحی درست است؟ از سوی دیگر می‌بینیم که حضرت حق می‌فرماید: دنیا محل آزمون است. أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (2 - عنکبوت) آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها می‌‏شوند و مورد آزمايش قرار نمی‌گيرند. 🔰 اگر در آیه دقت کنیم، حضرت حق آزمودن انسان‌ها را با فتنه فقط منوط به اختیار خود کرده است و امر نکرده یک‌دیگر را امتحان کنید. یک زن و شوهر هر چند در فتنه زندگی به صبرکردن از سوی  یکدیگر امتحان می‌شوند ولی هیچ زنی یا شوهری حق ندارد برای این امتحان برنامه‌ریزی کند. 🔰 چنانچه خداوند در آیه 10 سوره بروج این امر را به شدت مذمت و نهی کرده و عاملان آن را مستحق آتش دوزخ می‌داند. إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ و َالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ و َلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ (10 - بروج) آنان که مردان و زنان با ایمان را به آتش فتنه سوختند و توبه نکردند، بر آن‌ها عذاب جهنم و آتش سوزان دوزخ مهیّاست. 🔰 کلمه «فتنه» به معناى محنت و شكنجه است و جمله «الَّذِينَ فَتَنُوا» عام است، شامل اصحاب اُخدود و مشركين قريش كه گروندگان به رسول خدا (ص) را شكنجه داده و زن و مردشان را در تنگنا قرار مى‌دادند تا از دين اسلام به دين آنان برگردند. ⛔️ پس در تنگنا قراردادن مؤمن برای فهم عقیده او چه مستقیم با فشار تفتیش عقاید و چه غیرمستقیم با قراردادن او در یک موقعیت از پیش طراحی‌شده امری صحیح نیست. 🔰 حال سؤال اینجاست که چرا آزمودن انسان از سوی انسان دیگر درست نیست؟ به 4 علت: 1) علت نخست این‌که، آزمون‌های الهی برای انسان متناسب با ظرفیت و صلاح‌دید او است چه‌بسا شخصی، فردی را بیازماید ولی ابزار آزمایش متناسب با ایمان و اعتقاد او نباشد. مثال: زن بسیار زیبایی بر او وارد کنند که دل اولیاءالله، آن زن بلرزاند تا چه رسد به مؤمن عادی. 2) علت دوم این‌که، آزمون الهی برای انسان دارای اجر بوده و در صورت پیروزی، پاداش و در صورت مردودی عذاب است ولی آزمون انسان بر انسان ممکن است نه اجری داشته باشد نه عذابی برای انسان. 3) انسان‌ها در 100 آزمون زندگی در یک سال، در برخی از این آزمون‌ها مردود و در برخی قبول می‌شوند و نمره ارزیابی‌شان نزد خداوند سرجمع منظور می‌شود ولی انسان با یک آزمون در صورت پیروزی، طرف را صالح و در صورت شکست‌اش ناصالح خواهد شناخت. پس یک امتحان هرگز ملاک و میزان صحیح و عادلانه‌ای برای شناخت یک فرد نیست. مثال: اگر کسی پولی را در شرایط خاص برندارد به او صفت امانت‌دار اطلاق می‌شود در حالی که شاید از ترسش از خلایق آن را برنداشته است. 4) اگر ما انسانی را مورد آزمون قرار دهیم، قطعاً مبنای قضاوت ما ظاهر عمل او خواهد بود در حالی که میزان، برای خدا نیت فرد آزمون‌شونده است. مثال: کسی را ممکن است با زنی ارزیابی کنیم و آن مرد با آن زن سخن بگوید، به امید کمک به او و قرار هم بگذارد ولی چون ما از نیت او خبر نداریم او را در این آزمون مردود خواهیم کرد. 5) اگر انسان‌ها یک‌دیگر را بیازمایند، جامعه با ناامنی در رفتار مواجه شده و مردم به حرکات هم مشکوک می‌‌شوند و احتمال شیوع ریاکاری و دروغ‌گویی در جامعه مطرح است، یعنی انسان‌ها حتی در زمان دزدی بهانه می‌آورند که در حال امتحان طرف مقابل بودند و این امر مفرّی برای گناه‌کاران می‌گذارد. 6) انسان حق امتحان انسان دیگر را برای شناخت ندارد. اگر خداوند قرار باشد کسی را به کسی بشناساند خودش طبق کلام وحی فرقان می‌دهد و در دل او می‌اندازد که آیا آن فرد قابلِ اعتماد هست یا نیست. ✅ انسان‌ها در طول کار، خودشان شناخته می‌شوند و امتحان پس می‌دهند اگر امتحان‌کننده دارای شناخت و عقل باشد نیازی به امتحان موردی نیست. https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9