فریب عقل به وسیلهٔ چشم (سراب) زمانی که کبابی را روی زغال می‌پزیم، دودی که از آن به هوا به حالت غبار برمی‌خیزد سراب کباب است، یعنی هر چند آن دود از اجزاء گوشت و چربی هستند که در آتش سوخته‌اند ولی خود کباب نیستند و انسان با فهمیدن بوی کباب گرسنه می‌شود و سریع به سمت آتش می‌دمد و سیخ‌های کباب را پشت سر هم می‌زند و خود را گرسنه می‌بیند و گمان می‌کند از خوردن آن چه لذتی حاصل خواهد کرد، در حالی که وقتی به کباب حاضر شده رسید و شروع به خوردن اولین لقمه کرد، متوجه می‌شود چنان تصوّری که می‌کرد ، خوشمزه نبود و بیشتر از نیازش کباب پخته است ، پس بقیه کباب ها را رهایش می‌کند. زنی که خودش را خوش آب و لعاب می‌کند و مردی که نفس‌اش به سمت او می‌جنبد، همان آب و رنگ و لعاب برای آن مرد سرابی می‌سازد و مرد گمان می‌کند اگر با آن زن ازدواج کند و همسرش شود دیگر هیچ زنی را نگاه نخواهد کرد و تمام هوس‌های او حبس ابد خورده و ساکت خواهد شد، به همین دلیل همسر و خانوادۂ خویش را رها می‌کند و به دنبال سراب رنگ و لعاب می‌دود و بعد از این‌که به کام خود رسید، با چشم خود می‌بیند که آن زن چندان هم که تصوّر می‌کرد، نبود. سراب را می‌بیند و می‌خواهد برگردد ولی دیگر نمی‌تواند چون توانِ برگشتن به عقب را ندارد و همه پل‌های گذشته را ویران و خود را خسته ساخته و به همسر خود خیانت کرده است. سراب قدرت و ثروت هم همین طور است. فردی خود را در سراب ثروت خوشبخت می‌بیند و گمان می‌کند اگر به ثروت برسد تمام مشکلاتش حل خواهد شد ولی وقتی به ثروت و قدرت رسید می‌بیند در قبال رسیدن به آن آرامش خود را از دست داده است و وقتی آرامش نباشد ثروت بر انسان لذتی نمی‌تواند ببخشد پس سراب از او دورتر شده و دنبال قدرت بالاتری می‌دود و در سراب همین قدرت بالاتر است که دیگر راه برگشت ندارد، چنانچه غالب پادشاهان در طول تاریخ به دست دشمنان خود کشته شده‌اند. مثال دیگر: کسی خانه‌ای دارد که او را کفاف می‌کند، نفس او طالب دنیا می‌شود و به دنبال خانه‌ای بزرگ می‌دود، وقتی آن خانه را خرید سراب دنیا باز از او دورتر می‌شود و در دورتر بر او تجلّی می‌یابد و به دنبال خود دوباره تشنهٔ دنیا را می‌کشد و سرانجام در جایی با کثرت بدهی او را ورشکست می‌کند و همه چیزش را از او می‌گیرد، اینجاست که اگر کسی که در وادی سراب گرفتار شود دیگر قدرت برگشت به عقب را ندارد، دیگر اگر این انسان آرزو کند که زمان برگردد تا صاحب آن خانهٔ کوچک فقط باشد، دیگر بر او این خواسته محقق نخواهد شد. پس نفس انسان سراب دارد، برخلاف آخرت که سرابی برای جذب انسان به سوی خود ندارد، بلکه حقیقت است. آخرت را سرابی نیست، ابتدایِ کار سختی و ترساندن شیطان است ولی هنگامی که وارد شدید همان کار سخت و تلخ، شیرین‌ترین کار در زندگی انسان می‌شود. به عنوان مثال: نماز شب سخت و تلخ از بی‌خوابی است که ابتدایِ کار این‌گونه نشان می‌دهد، ولی بعد از مدتی شیرین‌ترین کار برای انسان می‌شود و وقتی جهاد و تلاش در راه خدا کرد، این کار سخت و تلخ برای او چنان شیرین و شهد می‌شود که بدون اهمیّت به دیگرانی که هنوز در سراب خود زندگی می‌کنند و بدون گوش‌کردن به سرزنش آنان در این راه، با صلابت و شیرینی ادامهٔ مسیر می‌دهد. يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ (54 - مائده) همواره در راه خدا جهاد مى‌کنند و در راه دفاع از حق از ملامت هیچ ملامت ‌کننده‌اى نمى‌هراسند. 🔴 با گوش دادن به این سخنرانی بسیار زیبا و حکیمانه در رابطه با موضوع این پست (سراب) از حیله و تله های شیطان برای ایجاد سراب در زندگیمان آگاه شویم @Baghetamashyekhoda