پاسخ: منظور این است که مردم از محتواي اسلام و قرآن وحقیقت آن، دور میشوند. این دورشدن، به چندشکل اتفاق می افتد. ۱.توّجه بیش ازحـدبه ظاهر و غفلت از محتوا و پیام: مردم، به جاي آنکه به دنبال فهم معانی قرآن باشـند، بیشتر به خوانـدن آن و لحـن وصـوت ارزش می دهنـد؛ امـا هرگز براي ترجمه و تفسـیر و فهم پیـام قرآن، زمـانی را اختصـاص نمیدهنـد.چنین افرادي،جز اسمی از قرآن نمی دانندو نزد آنان، قرآن، همان صداهاي زیبا است. یا تمام همت افراد، نوشتن قرآن به خط هاي زیبـا وچاپ انواع قرآن درخط ها و انـدازه ها و رنگهاي مختلف است؛ اما در معناي قرآن، فکر نمی کننـد. نزد این گروه،قرآن جزخطی خوش نیست.(۱) ۲. تفسـیر به رأي توسط افراد غیر متخصـص و گم شدن هدف اصلی قرآن: به قدري معانی مختلف و برداشت هاي غیر معقول از قرآن عرضه شود و به قـدري اختلاف قرائت ها و تکثرگراییها رواج و مقبولیت یابـدکه معناي اصـلی قرآن و منظور الهی از نزول آن، بین مردم گم شود وکسـی ندانـدمنظورخداوند، از نزول فلان آیه یاسوره یاکِّل قرآن و اسـلام،چیست. در این صورت نیز از قرآن و اسـلام،جز اسم چیزي نخواهـدماند؛ زیرا هرکس حرفی خواهدزد و آن راحرف اسـلام و قرآن قلمداد خواهدکرد.(۲) علاوه بر اینکه این تعابیر،حالت غالبی دارد؛ یعنی، غالب مسـلمانان ازحقیقت اسلام و قرآن، فاصله می گیرند؛ ولی در همان حال،گروهی هسـتندکه عمل به دسـتورهاي قرآن و اهـداف اسـلام را در متن زندگی خود قرار می دهند؛ به ویژه شـیعیان که تحت تعالیم اهل بیت علیهم السلام هستند. 🌱🌱🌱🌱 ۱. بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۹۰. ۲. تفسیر فرات کوفی، ص ۱۳۹.